احترام به بزرگترها یک موضوع عقلانی و با اهمیت میباشد. در آیینهای گوناگون به صورت حکیمانهای بحث حفظ حرمت بزرگترها مورد تاکید قرار گرفته است. به همین دلیل بهتر است که اظهارنظر کوچکترها نسبت به بزرگترها با رعایت ادب صورت گیرد. دستنوشته حاضر بیشتر خودنمایی است تا دلسوزی برای همگان اما نمیتوان نسبت به همه چیز بیتفاوت بود.
احترام به بزرگترها یک موضوع عقلانی و با اهمیت میباشد. در آیینهای گوناگون به صورت حکیمانهای بحث حفظ حرمت بزرگترها مورد تاکید قرار گرفته است. به همین دلیل بهتر است که اظهارنظر کوچکترها نسبت به بزرگترها با رعایت ادب صورت گیرد. دستنوشته حاضر بیشتر خودنمایی است تا دلسوزی برای همگان اما نمیتوان نسبت به همه چیز بیتفاوت بود.
در حال حاضر تقریبا همه چیز به صورت آزاردهندهای نمایشی شده است و در عین حال پیشبینی سرانجام روند فعلی امر دشواری نمیباشد. به همین دلیل استفاده از امکانات گسترده موجود پیشنهاد میگردد تا با کمی تدبیر و تلاش بتوان از بهبود اوضاع لذت برد.
ایران در حال حرکت به سمت نابودی نداشتههاست و اگرچه آقای خامنهای در بخش قابل توجهی از مسائل دخالت نمیکنند اما شرایط کشور به گونهای است که نمیتوان ادامه روندهای موجود را مبارک ارزیابی نمود. اصلاحات صورت گرفته به هیچ وجه کافی نمیباشند چرا که حجم مشکلات و معضلات فعلی کاملا مشخص میباشد.
در طول چند دهه گذشته، سیاستها و رویکردهای متعددی در دستور کار قرار گرفتهاند و در عین حال فشارهای گوناگونی بر کشور تحمیل شده است اما به قول آقای خامنهای، ریشه حل بسیاری از مشکلات در داخل میباشد که به هر دلیلی مورد مطالبه قرار نمیگیرد.
در حال حاضر میتوان برای مسائل و معضلات مختلف کشور راه حل ارائه نمود و در عین حال از بهبود اوضاع لذت برد اما علیرغم وجود راهکارهای کاملا اجرایی، رشته امور به نفع مصالح کوچک و بزرگ مدیریت نمیگردد. دستنوشته حاضر نمیتواند لزوما انتقادی باشد بلکه آینهای است از رویکردهای مختلف.
اصلاح نرخ تورم و ساختار اقتصاد ایران
در دوران جنگ تحمیلی، مردم ایران با نرخ تورم خاصی مواجه نبودهاند اما پس از تغییر باورها، تورم و گرانی همواره بخشی از زندگی مردم بوده است. بنده در دستنوشته «مهمترین دستور کار» و سایر پیشنهادات خود، ضرورت ایجاد یک سامانه جامع سهمیهبندی را متذکر شدهام و در عین حال اصلاح ساختار اقتصاد ایران به وسیله چنین سیستمی را بارها و بارها مورد تاکید قرار دادهام اما نه تنها کوچکترین تغییری حاصل نشده است بلکه گرانیهای دستوری و افسارگسیخته بدون هیچ ملاحظهای کماکان ادامه دارند.
بحث نقدینگی افسارگسیخته یکی از موضوعاتی است که پس از چندین سال پیکرتراشی و تعویض اعضا و جوارح کماکان رویکرد قابل تحسینی پیرامون آن وجود ندارد. اساسا تیمهای مختلف در دورههای متعدد به هنرنماییهای کوچک و یا بزرگ پرداختهاند و پس از ثبت نگارههای خود بدون هیچگونه بازخواستی کنار رفتهاند. بدیهی است که ساختار حاکمیتی نباید اجازه دهد که تدبیرهای کوچک و بزرگ همواره مردم را نشانه گیرند. بازی فرسایشی و بسیار احمقانه با نقدینگی در شرایطی به اجرا در آمد که انبوهی از مشکلات در مقابل آقای روحانی قرار گرفت. به عنوان مثال قیمت نفت در دولتهای یازدهم و دوازدهم عموما بهای چندانی نداشته است و در عین حال تحریمهای بینالمللی نیز عرصه را تنگ کرده بودند. در چنین شرایطی رویکرد کاهش ارزش پول ملی در دستور کار قرار گرفت که به هر دلیلی با مانع خاصی همراه نشد اما حداقل خروجی اجرای چنین رویکردهایی، تزریق نارضایتی در بین مردم میباشد در حالی که با استفاده از یک نظام کارآمد و قابل تحسین سهمیهبندی، موضوعات مختلف به گونه دیگری قابل مشاهده بودند. به عنوان مثالی دیگر گسترش و توسعه بازارهای مالی میتوانست به گونهای انجام گیرد که خداحافظی با نرخ بهره نیز امکانپذیر گردد.
ساختار اقتصاد ایران کاملا واضح و مشخص میباشد در حالی که یکسری تغییرات کوچک و بزرگ میتوانند معضل اول کشور را حل نمایند.
ضرورت اصلاح ساختارها
ساختار جمهوری اسلامی به گونهای است که تیمهای مختلف در دورههای متعدد آمدهاند و رفتهاند اما در نهایت دستاورد خاصی باقی نگذاشتهاند. قوای سهگانه کماکان دارای ساختار قابل دفاعی نمیباشند. به عنوان مثال قوه مجریه میتواند به عنوان بازوی اجرایی کشور بسیاری از مشکلات را پیگیری نماید در حالی که سیاست مورد تاکید آن است که هر کس دورهاش تمام شود و پس از آن عاقبت امور خود را مرور نماید. در حال حاضر ساختار قوای سهگانه و نهادهایی همچون صدا و سیما قابل دفاع نمیباشند اما اصلاحات خاصی در دستور کار قرار نمیگیرند.
ضرورت چارهاندیشی پیرامون نیازهای جدید
بافت فرهنگی کشور به هر دلیلی تغییر کرده است. ایدئولوژی جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد که یکسری از تغییرات مورد تاکید قرار گیرند. در بحث آزادیهای لیبرالی نمیتوان به روند موجود ادامه داد چرا که بخش غالب نسل جدید به دنبال انواع و اقسام آزادیهای فردی و اجتماعی میباشند در حالی که تدبیری به منظور تخلیه این قبیل احساسات صورت نگرفته است. از نظر بنده، میتوان گسترش و توسعه برخی مناطق حاشیهای کشور را به وسیله آزادسازی کامل فضای تفریحی و توریستی این مناطق در دستور کار قرار داد تا تجربه مسافرتهای باز به طور کامل قابل لمس گردد.
بنده زنده یا مرده وظیفه دارم که از مدارای جمهوری اسلامی با خودنماییهای بالا و پایین خود قدردانی نمایم اما همه چیز ابدی نیست. شرایط امروز به مراتب شکنندهتر از گذشته شده است و احتمال وقوع جنگهای فرسایشی و بسیار ویرانگر کم نمیباشد. به همین دلیل بهتر است که یکسری اصلاحات گسترده در دستور کار قرار گیرند.