کاش تنها یک لکه نبود و هزار لکه بود!

0
بهر نمونه ای بزرگ می‌توان خاک‌بازی نمود و ریز خدعه کرد گرچه خدا داند هر چیز نباید سرود جز قامت ناز سراسر دلربا! پس زود نباید روضه ساخت و بهر نقد تازه آن هم در لگدمال چرا تنها کبریا عرض می‌گردد که دیگر هیچ شایسته نیست خوراک ساختن بهر چند ناقوس بختیار …
این که گفته شود خردسالان و کودکان دست در دست یکدیگر یا هر حالت دیگری به تعریف و تمجید بپردازند و هر یک حداقل یک تعریف ز دیگری عرضه دارد، یک نگاره احسن در متن زیرساخت تمدن امروز و فرداها نمی‌باشد و در نهایت با عرض پوزش نظر حقیر منتشر می‌گردد تا شاید مورد عنایت قرار گیرد. به امید فردایی بهتر و نازتر و در عین حال سبزتر بهر یک سفره سراسر سفید و ماهنشان ای حکیم پیر کبیر …
نظر خوار جناب حقیر در قالب موارد زیر قابل ارزیابی است که به شرح زیر می‌باشند:
  • اولا به شدت حسدزاست به ویژه در سنین پایین. (جالب است که نسل امروز مریخ به واسطه تربیت زنان همیشه در صحنه عمدتا حسد را در وجود خویش زنده و پویا لمس می‌نمایند چرا که زن‌ها عموما از سنین خردسالی و کودکی فرزندان خود را حسود، ریسک‌گریز، خودخواه و … تربیت می‌نمایند که جای بسی قدردانی است.)
  • ثانیا یک کلاس درس کامل است بهر آموزش ریا و نفاق و هزار هزار دیگر چرا که در اغلب موارد تعریف و تمجید بهر یکدیگر در سنین پایین به ویژه در اجتماعات معنای خاصی ندارد و طفلان معصوم بیشتر به دنبال گذران وقت می‌باشند تا مواردی همچون استقرار و استحکام حکومت ولایی و مواردی از این قبیل. (اساسا بایستی آموزش داد که بخش غالب افراد در طیف نرمال قرار دارند و بچه‌مرد یا بچه‌خانم ناز و باز هم ناز عقل دارد به رسم عمو شرک و شاید عمو فلان! پس سبک زندگی صحیح چه زیبا لذت، شادی و احیانا سلامتی را به ارمغان خواهد آورد …)
  • ثالثا در صورت مختلط بودن دختران و پسران می‌توان ناز ناز تحویل گرفت یکسری بحث‌های جنسی و غیرجنسی را که احتمالا توسط شما مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت در حالی که حاشیه‌های جنسی حوزه خردسال تنها با یک یا چند اشاره و یا جمله به طور کامل قابل مدیریت می‌باشند. (مثال نزدیک این شرح بحث آموزش روابط جنسی به خردسالان و کودکان در قالب سند 2030 می‌باشد در حالی که طفلان معصوم به طور کامل اغراق است اما بیشتر محو عالم ناز خود می‌باشند گرچه دکتری غرب و شرق نمی‌شناسد ای دوستان سراسر حریف!)

این که گفتم شب ز شب امان ***** بهر نمره نبود ای تسبیح سراسر امان

گرچه ز ماتم بوسه نگفتی عیان ***** تا روز ابد بسوزی کجاست امان

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است