کاش بابا متیو بود جای هزار هزار!

0
مردها در اغلب موارد نسبت به دختربچه خود نرم و پدربوسه می‌شوند در حالی که نسبت به همسر خود علیرغم وجود رابطه جنسی دنیای دیگری را لمس می‌نمایند! حیرت‌انگیز است که مرد خستگی خود را با پرحرفی عزیزش درمان می‌نماید در حالی که زن به واسطه بینش عمیق خود بعید است بتواند از نازگلش لذت ببرد و بیشتر آه می‌کشد بهر حماقت مرد مرد خود که چگونه شعور ندارد بهر یک زارتمام!
انیمیشن آن شرلی با موهای قرمز (Anne Of Green Gables) یک نمونه بسیار آشنا و ملموس بهر دلدادگی مرد نادان جناب متیو کاتبرت و زن دانا بانو ماریلا نسبت به یک دختربچه پرحرف، خیال‌پرداز و هزار هزار دیگر است که دوشیزه ماریلا بهتر می‌دانند آن همه ناز ناز بابا متیو بهر چه بود! شاید عجیب باشد اما همین بابا متیو علیرغم طبقه اجتماعی پایین تفاوت یک مدیر کل با یک دختربچه را درک می‌نماید اما ملکه‌بانو همواره عقل و درایت را به نمایش می‌گذارند گرچه خودش می‌داند طفل معصوم هر چه هست بچه‌ای بیش نیست!
زن در مواجه با جنس خود البته از نوع طفل معصوم نه تنها تقریبا در تمام موارد لطافتی درک نمی‌کند بلکه یک نوع نگاه عاقل اندر سفیه هم به نمایش می‌گذارد که انصافا صبر خواهد نگفتن هزار آفرین بر هوش شما! جالب کم زمزمه نمی‌فرمایند که جنس دختر با پسر تا چه حد متفاوت است و در عین حال سر بکوبند دیوار بهر شیرینی دختربچه هیچ گزاف نباشد بس که همجنس خود ندانند چه است ناز ناز …
پدر بزرگ بهلول به دفعات مشاهده کرده است بیشمار مادرانی را که با کیلو کیلو عسل قابل هضم نیستند در حالی که سرزنش می‌فرمایند دختربچه‌های پرحرف و با مزه خود را گرچه هر جا نباید گفت بزرگ شود با مادرش هیچ تفاوت نخواهد داشت! خنده‌دار اینجاست که برخی مادران سر برمی‌گردانند که این کودن به یک بچه هم رحم ندارد!
ظرافت خلقت در بحث نازی دختربچه‌ها به واسطه آزمون حداقل رحم مردان نسبت به طفلان معصوم است که چگونه یک لقمه ناز می‌گردد یا زار به رسم آن که همه دانند چگونه کبودش کردند هزار هزار تا دست آخر بگوید نباشم بیش از این قداره‌سزا!

گر دانی این همه آفرین بهر کیست ***** تا راست راست نگویند مادر بهر کیست

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است