نگاه ز دروازه شرم گرفت بیشتر نباشد سزا!

0
یکی از نعمت‌های زمین اکسیژن است و یکی از بلایای زمین عدم بهره‌مندی از این ملکول گرانبهاست. سطح اکسیژن محیط زندگی با بروز بیماری‌های گوناگون رابطه معناداری دارد گرچه گویند وای وای که هیچ اختیار نگذاشت بهر یک سراسر چند کیلو آخر ما را چه کار!
یکی از دلایل شیوع بیماری‌های گوناگون در فصل سرما؛ کاهش سطح اکسیژن محیط زندگی است که هزار هزار سرما خدعه می‌شوند بهر زار زار این همه سردی چرا! اساسا عقل زن سراسر هویداست و هیچ تلسکوپ و ذره‌بین نخواهد ناز ناز در حالی که تعصب آن هم از جنس روشنفکری باعث می‌شود عقل نرمال نبیند این همه نکته نکته قماش زرگرتمام را گرچه مادر گفته است کنیز زرگر نباشد ای ارباب ماندگار!
شاید مسخره باشد اما آشپزی زنان نیز بسیار حکیمانه و سوسن‌سزاست! یکی از جلوه‌های آشپزی زنان در سوپ‌ها و آش‌های دکتری این موجودات نسخه‌تمام هویداست چرا که انواع و اقسام خوب‌ها را ترکیب می‌نمایند و دکتری تمام می‌گردد تازه نگاه ز آسمان می‌گیرند که خاله نبود عمه‌جان بس که چشم و جادو می‌گفت امان ای خداجان گرچه خاله هم کتک کتک همیشه می‌گفت من را چرا!
دکتری شاخ و دم نخواهد بهر چشم و نیش هزار هزار بلکه ناز ناز دایناسور بسازد عزا عزای رستم چرا؟! مامان مامان گر هزار گشت روضه امان امان باز ندانند این همان است که پیوسته گویند دو روز نباشم زمین و زمان شود چک‌سزا گرچه چک با سیلی تفاوت دارد و شب عروسی رستم نبود بهر سیلی عمه‌جان!
آش و سوپ به صورت کلی مفید نیستند و بیشتر بهر بیماران دارای هزاردندان کاربرد دارند در حالی که اولا پیش از غذا به وفور مورد استفاده قرار می‌گیرند و ثانیا مزه دارند هزار هزار به یاد سیلی آن که یک نگاه دانست چیست نسخه تمام‌‌جان! از امام رضا نقل شده است که صرفا بوی کباب تب‌بر است در حالی که قماش احمق‌تمام مریض که هیچ، مهمان هم خورشت کرفس و آش شلغم گذارند پیش چشم یک خاطره‌تمام! جالب است که بهر ناز ناز یک کبری‌سزا تازه غیر گویند ما را نگاه بس که نسخه نسخه ساخته‌ایم بهر یک عالم‌سزا تا بداند هر چه سازد هویداست پیش چشم یک سیلی‌نگاه!
انصاف این است که جیغ جیغ نگفت چیست چیست مهمانی خط به خط جانم چه گوید ز هر نشان تا دیر دیر روضه گیرد که نمانم بیش از این پیر پیر گرچه رستم یتیم سازم بهر جوهر شیر و شمشیر یک گربه‌تمام تا بعد عمری شیر شیر نگوید ز هر سیلی‌نشان! البته نباید گفت بهتر است خاله‌جان سیلی گیرد یک به یک تا رستم‌جان نگوید این که شد همان سیلی عمری صبح و شام!
یک فرد بیمار نیازمند اکسیژن و نور مناسب است و در عین حال غذای سالم و لذیذ همچون کباب چرا که دارو دارو لزوما جارو جارو نیست بهر عشوه‌های یک دکترشناس تنها غنچه سلام! پس مریض باید گرم شود اما نباید خفه شود بهر پتو پتوی نگاه حرام و ریز باید اکسیژن و نور گیرد بهر عدو عدوی سیلی حلال!
شاید حیرت‌انگیز باشد اما تحریک جنسی فرح‌بخش می‌تواند حداقل خواب بیمار را آرام نماید و خود خواب آرام در نقش یک داروی شفابخش عمل می‌نماید گرچه رایگان نباید جادو ستود که ترشح هورمون‌های جنسی در آغوش سپاس سپاس کم ندارد ز اکسیژن و نور جانم کاش بودی تا می‌سرودی ز هر لحظه یک بهشت‌تمام!
بدیهی است که نصب درزگیرها و پوشش‌های هواگیر کانال‌ها، پنجره‌ها و … نه تنها باعث کاهش بیماری‌های فصل سرما نمی‌شوند بلکه خود به عنوان یک عامل نفوذی عمل می‌نمایند تا امان امان ز چشم و جادوی هزار هزار نقش رستم بگوید سیلی دیروز بهر من و سیلی امروز بهر تو! بنابراین کس نباید بفرماید این‌ها دست‌پخت ناز شماست گرچه گویند وای ز تو که باز گرفتی سراغ سراغ ز یک خدانشناس شیر که هیچ، جیغ هم نگوید چرا هیچ بس که کشت ما را این پیرزن عزرائیل‌تمام!

اتم بود اکسیژن نمی‌گشت اشاره‌نگاه ***** بس که جیغ نساخت هزارنگاه

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

Avatar

امیر بهلولی یک کارشناس در حوزه بهداشت و درمان نمی‌باشد و در عین حال اعتقاد دارد که در حوزه علوم انسانی نیز نمی‌تواند تفکرات خود را وحی بسمه تعالی در نظر بگیرد. از نظر ایشان نمی‌توان حوزه پزشکی و بخش‌های مشابه را همانند ریاضیات قلمداد نمود و یک جواب قطعی پیرامون هر مسئله حکاکی نمود. به عبارت دیگر پیچیدگی‌های این حوزه نیازمند تحلیل و بررسی می‌باشند. امیر بهلولی علیرغم تجربه تلخ روز به روز آمپول خانم‌دکتر به واسطه بیماری‌های عفونی مختلف در دوران کودکی خود، بیش از ۱۰ سال است که بیماری عفونی خاصی را تجربه نکرده است و این موضوع در دوران کرونا تمام کرد مهر تدبیر را چرا که علیرغم عدم استفاده از ماسک، الکل و ... موضوع خاصی لمس نگردید. شاید مدل ساده سبک زندگی پدربزرگ‌های سنتی بسیار نزدیک باشد به این همه مار و تسبیح امیردکتر! بدیهی است که آستانه مقاومت بدن در شرایط مختلف می‌تواند متفاوت باشد اما عدم ابتلا به بیماری‌های گوناگون در سال‌های پی در پی نمی‌تواند بدون خدعه صورت گرفته باشد! لازم به ذکر است که ایشان در روستای بزرگی به نام تهران روزگار گذرانده‌اند و می‌گذرانند و در عین حال از نعمت مواد غذایی طبیعی به طور کامل برخوردار نبوده‌اند که جای بسی اعجاز است ...

دیدگاه بسته شده است