افسانه دلار

0
در چند ماه اخیر ارزش دلار آمریکا نسبت به سایر ارزها افزایش یافته است و این موضوع به شکل خیره‌کننده‌ای باعث کاهش قیمت کالاها و خدمات گوناگون در اقصی نقاط جهان شده است. به عبارت دیگر دلار یکی از جلوه‌های شکوه و عظمت ایالات متحده است و در عین حال افسانه‌ای است از جنس زمین.
تحسین و تمجید از خلقت دلار می‌تواند رنگ‌بازی اسطوره طلا باشد در حالی که مشق مکتب پنهان و آشکار ندارد. یک ارز جادویی خودش همه چیز است چرا که بدون منت کلید گنجینه‌هاست.
شاید زمانی که روزولت بازارهای مالی ایالات متحده را ستون‌گذاری می‌نمود هیچکس نمی‌توانست تصور نماید که همین احکام ناصواب به همراه افسانه دلار به بزرگترین گنج تاریخ بشر مبدل گردد چرا که تنها نوسانات کوچک در ارزش دلار باعث نوسانات گوناگون در اقلام مختلف می‌گردد و به وسیله نعمت بازارهای مالی یک سفره بسیار بزرگ پهن می‌شود.
از نظر بنده در حال حاضر کلید تمام گنج‌های تاریخ «دلار آمریکا» می‌باشد چرا که ثروت بدون پایان نوسانگیری در بازارهای مالی بسیار بیشتر از تمام گنج‌های افسانه‌هاست! نکته جالب اینجاست که سخاوت و ظرفیت چنین افسانه‌ای در دستان یک مردم زمینی قرار گرفته است در حالی که آتش زر و سیم نه تنها پیوسته می‌سوزاند بلکه انواع و اقسام پلیدی‌ها و تاریکی‌ها را به ارمغان می‌آورد.
در حقیقت علیرغم وجود دریایی از نعمت‌های گوناگون رنگ زمین بیشتر خودنمایی می‌کند. هنوز یک هفته نگذشته است از کنفرانس خبری رئیس فدرال رزرو که بدون کوچکترین غرور و … روند آتی بازارهای جهانی را اعلام می‌نمود در حالی که کنترل هیجان تنها افسانه دلار به هیچ وجه ساده نمی‌باشد.
چند ماه قبل بود که عکس باقی مانده غذای بیل گیتس بسیار عجیب لگدمال شد چرا که ثروتمندترین فرد کره زمین باقی مانده غذای خود را بدون غرور، ترس، اسراف، رنگ سنگ، یتیم‌سوزی و … به دست گرفت و از رستوران خارج شد تا در نوبت بعدی خودش یا یک جاندار دیگر از آن استفاده نماید!
کینه بنده نسبت به آمریکایی‌ها به واسطه همه چیز برای مدت‌ها وجود داشت و بدیهی بود که انواع و اقسام شیطنت‌ها و ظلم‌ها توسط قدرت اول دنیا بهانه کینه مذکور باشد در حالی که به مرور نوع قضاوت‌ها اصلاح گردید و در نهایت ایستادن به احترام عزت مستکبران عالم واجب گردید …
پیش‌بینی قیمت طلا افسانه خورشید بار دیگر بر سینه مستکبران و کینه‌توزان عالم کوبیده شد تا همه چیز را صرفا مال خود نفرمایند! بنابراین عزت و احترام یک بحث است و کس بخواهد یا نخواهد بحث دیگری است …

درک من کفر است و سنگ ***** رنگ من اشک است و ننگ

بماند یا نماند خلقت اکبر ***** بهر کمالات افسانه نگردد تنگ

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است