عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم

0
هدف از نگارش این مختصر نوشته، بیان برخی حقایق کشور می‌باشد و در عین حال به دنبال اثبات موفقیت نسبی تیم اقتصادی دولت یازدهم است.
در ابتدا کمی درباره فضای کشور در زمان تحویل امور به تیم اقتصادی دولت یازدهم سخن بگوییم که خاص بودن اوضاع مشخص گردد. در انتهای دولت دهم، کشور با نرخ تورم بسیار بالا و در عین حال رشد اقتصادی منفی دست و پنجه نرم می‌کرد که این موضوع بیانگر یک رکود تورمی عمیق بود.
عدم کفایت و ‌توانایی تصمیم‌‌گیرندگان و سیاست‌گذاران اقتصادی در اواخر دولت دهم بر هیچ یک از صاحبنظران اقتصادی پوشیده نیست و در چنین شرایطی تیم اقتصادی دولت یازدهم زمام امور را به دست گرفتند.
همه ما یاد گرفته‌ایم که تنها بر نقاط ضعف و منفی تاکید نماییم. تفاوت نقد کردن با غر زدن در ارائه راه‌ حل است. به عنوان مثال زمانی که هوا گرم است، اگر یک نفر بگوید که عجب هوای گرمی داریم، بدون شک این سخن بیانگر غر زدن شخص گوینده است و نقد نمی‌باشد. منتقدان عملکرد تیم اقتصادی مذکور را به ظاهر نقد می‌نمایند در حالی که از نظر بنده، با توجه به شرایط خاص کشور در چند سال اخیر، در بین اقتصاددانان ایرانی نمی‌توانستیم عملکرد بهتری را انتظار داشته باشیم.
اگر به صورت اجمالی عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم بررسی گردد، نتیجه آن، قبول شرایط بحرانی کشور و اجتناب‌ناپذیر بودن وقوع آن می‌باشد.
شاهکار تیم اقتصادی دولت یازدهم پس از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری، هدایت نقدینگی سرگردان به سمت بازار بورس بود که این موضوع در آن زمان دارای فواید متعددی بود که از جمله آن‌ها می‌توان به افزایش مالیات دریافتی دولت در شرایط وجود کسری بودجه، خنثی نمودن اثر تورمی نقدینگی موجود در جامعه، جذب نقدینگی توسط بنگاه‌ها و شرکت‌های بورسی به دلیل انجام افزایش سرمایه قابل توجه و ایجاد ثبات در بازار ارز (در کنار کنترل انتظارات تورمی به وسیله برجام) اشاره کرد.
نقد اصلی را می‌توان به زمان افزایش نرخ بهره و منفی نمودن دستوری بازارهای مختلف وارد نمود که عملکرد مذکور نیز اگرچه بسیار کثیف بود اما منتقدان پاسخ دهند که چه سیاستی می‌توانست جایگزین رویکرد مذکور شود؟
در پایان دولت یازدهم، اگرچه کشور با یک بحران اقتصادی عمیق مواجه شده است اما نمی‌توان از کنترل نرخ تورم، ثبات بازار ارز و برخی از دیگر دستاوردهای تیم اقتصادی مذکور چشم‌پوشی به عمل آورد.
از نظر بنده، عملکرد تیم اقتصادی دولت یازدهم نسبتا موفق بوده است و جلوگیری از وقوع مشکلات فعلی تقریبا غیرممکن بود …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید