عروس نگفت کبریا تا بسوزد بهر شاخه دلربا!

0
درک ماهیت زمین فراتر از چند خدعه و رازواره است در حالی که دکترین مظلوم‌شناس همواره بوده‌اند، هستند و خواهند بود چرا که ناز ناز بهر همگان نباشد کار کار تا راز راز بگردد تحفه چرا چرا! شاید جوهر توان ادامه نداشته باشد اما سرد سرد لقمه ساختند و نگفتند میخ میخ بس که آویزانش بهتر بود ز هزار خرمای تازه رضا رضا …
عزت و شکوه یهود به واسطه رحم در سایه ناامیدی نسبت به مردم غزه بوسه گشت گرچه کبریا نگفت آن همه وای وای سفید گشت بهر چند سلام و شکنجه نگاه نگاه! بنابراین این آن نیست و ریز کد خواستید بفرمایید معبد سلیمان، درب دو از آخر، سه قدم به راست و یک قدم به چپ نگاشته‌اند زود زود و غیر هم سزا نباشد جملگی عیان تا مرحله آخر زیر سنگ فلان بگیرید چند شاخه نبات به رسم کدواژه بچرخ تا ببینمت خدا خدا …
جنگ غزه می‌توانست در چند ثانیه بسیار بدتر از جنگ شش روزه، در چند ساعت یا چند روز تمام شود در حالی که به واسطه وجود مردم و رازواره هزار هزار بهر زار زار جهانیان آزمون گشت سفره سیاه و سفید کبریا تا بگویند ندانستیم و گذشت تا بچرخانیم شاخه نبات دلربا گرچه این نیز ندانستند که سرد سرد بماند، گرم ناز به رسم عسل عسل تازه باید ریز ریز هنر بگوید ما را چه کار بس که هزار هزار چه باشد پیش چشم کبریا …
ظالم مسخره است مظلوم باشد اما یهود در طول تاریخ به هر دلیلی همواره ستم گفته است باشد که روز ما شود تا بدانید کذا کذا! اقلیت یهود گر می‌دانست ذره نگاه کبریا زمین سازد روضه دیگر چه باک آن همه نمی‌گشت راست و چپ تا دست آخر بگردد هلاک هلاک ربنا! اعراب خدا داند که یک روز و دو روز سروری نکاشته‌اند کنیزی هزار هزار و تکلیف یهود نیز جز کبریا نبوده است باشد رضا رضا! بنابراین ظلم و ستم در آغوش خدا خدا لزوما یک‌طرفه نبوده است در حالی که تصویر سراسر ظلم یک‌طرفه بهر یهود گشته است دنیا نگاه!
اعراب حق داشتند حداقل بهر زهرواره نیل تا فرات به دفعات با اسرائیل درگیر شوند و احیانا بفرمایند بعد از خاک نمودن اراضی اشغالی تقسیمات چه باشد سزاوارتر است اما این چند متر هر چه داشت سراسر تیر و نیزه بود به رسم باشد دیگر چه کار! اسرائیل که نامش ندانم چند بار در قرآن آمده است و جمله تمام نشده خواهند گفت انجیل هم بگو تا نسوزند ریز ریز خود داند که نگاه نگاه معنا ندارد اما خدا خدا هم ظلم غیر بهر یهود بوده است و لا تظلمون فتیلا هیچ کم نخواهد گذاشت رسم و آیین چرا چرا بهر ماتم چند سبزپوش صبح و شام نگاه نگاه!
در هر حال بشارت عزت و شکوه یهود نمایان گشت گرچه بقچه بهر طاقچه ندارد رضا بس که سنگین است آن همه آمدیم کبریا چه کار …

شور ازل نگفتی خاورمیانه آباد نگاه ***** تا شور ابد بنازی نگاه نگاه

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است