گر بشیند آدمی نگویند اصغر است!

0
به لطف ایزد یکتا بار دیگر استوار گشت یک خورشید عالم‌نگاه تا غرب و شرق نباشند بیش از این تب‌نگاه! آن همه گذشت گرچه شیر و پلنگ هیچ یک نتاختند ز هم بهر نازی یک دنیاسلام تا نکته گردد ز شرم و رنگ که هیچ نباید نذری گرفت و راضی بکرد گرچه زار زند شربت بس است …
شرنگاه چند، حدود 10 روز قبل از سالگرد مهسا امینی به صورت عجیبی در هنگام ملاقات یکی از بستگان با افت فشار شدید مواجه شد که در نهایت بر روی صندلی چند دقیقه از هوش رفت و بدون هیچگونه حرکت خاصی به هوش آمد. در محل حادثه یک جراح مغز و اعصاب حضور داشتند و ایشان بدون کوچکترین تردید تشنج تشخیص دادند و بلافاصله نسخه نسخه تحفه کردند در محضر استاد! قطب عالم دکتر را اندرز گرفت که این حد از هوشیاری بلافاصله قبل و بعد از بیهوشی و در عین حال عدم کف کردن و قفل شدن دندان‌ها شبهه نیست بهر یک در هزار جناب عالم‌نگاه؟! ایشان فرمودند تشنج است و بس!
جناب حکیم یک بار در زمان تزریق واکسن ‌سه‌گانه کلاس اولی‌ها تشنج را لمس نموده بودند در حالی که هیچ چیز از زمان قبل و بعد بیهوشی خود به یاد نداشتند و ندارند در حالی که حدود دو شبانه‌روز دست‌درد بابت درد ناحیه تزریق واکسن را همواره به یاد داشته‌اند و دارند گرچه این آن نبوده است از نگاه یک دکتر استادنگاه!
در دوران سقوط هواپیمای اوکراینی به واسطه سر رسیدن نوبت عادت ماهیانه استاد علیرغم فشار و استرس آن روزها و در عین حال چک‌بازی با یکی از سردبیران روزنامه‌های مریخ حجامت هنر گشت ز یک دکترتمام! این نوبت حجامت یا زالو در نوبت هزار هزار پتک می‌گشت و حس منم منم کاذب هیچ شک نداشت ز افسار بلند نگاه! پس اولین بار به یک مطب دارای بخش تزریقات رفت و در تخت دوم حجامت تمام کرد در حالی که به واسطه بوی الکل، آمپول یا هر موضوع دیگری فشار زار را در زمان خداحافظی تجربه نمود و شاید تشنج کرد گرچه پزشک شاهد رخصت نخواست در محضر استاد و هیچ نگفت تشنج تشنج!
پس یک دکترتمام تا زمان حادثه سالگرد مهساجان یک بار تشنج کرده بود و یک بار افت فشار گرچه شاید آن دومی هم باز تشنج بوده است و بهر دلخوشی پتک نکرد آن یکی دکتر ناز! جالب اینجاست که روز حادثه بعد از سرم و شیاف و دیازپام هزار هزار در زمان بازگشت بار دیگر جناب عروس با مشاهده نیروهای یگان ویژه افت فشار را تجربه کردند و دقیقا دلتنگی بهر هزار هزار حس گردید گرچه دکتری دراز کشیدن و خون‌پاشی به سر را سریع نسخه نمود و رد گشت این سردی زار!
ماهیت احوالات این دوره حدود 10 روز بسیار ناز و هوشمندانه مشق می‌گردد بهر گزارش روز به روز! افت فشار شدید و پیوسته به صورت ناگهانی و عجیب در بیمارستان حکاکی گشت و طی روزهای مختلف با کوچکترین تنش، افت فشار شدید تجربه می‌گردید در حالی که به صورت تصادفی سم نمک کشف و خدعه گشت بهر فشار زار زار!
این مدل از افت فشار به هیچ وجه همانند زمان حجامت تمام نشد چرا که بعد از افت فشار حجامت دکتری تمام گشت و یک احمق‌تمام خیابان جیحون را از چهارراه گلی تا بهبودی مطابق رسم هر روز پیاده رفت و به واسطه درگیری و بسته بودن خیابان آزادی بار دیگر این بار به واسطه اجبار و به هم ریختگی اوضاع از خیابان کارون پیاده به مبدا بازگشت تا حوالی ساعت 9 شب به خانه برگردد اما با تمام این اوصاف مورد خاصی گزارش نگردید!
سال‌ها بود که فشار پایین زنان هزار هزار را مشاهده می‌کردم و پیش خود نمره می‌دادم ناز ناز در حالی که این نیز همانند هزار هزار دیگر به سرم آمد گرچه این آخری بعید است رایج باشد ای جانان من! جالب است به واسطه تبلیغات گسترده و فراگیر به ویژه در دکترین ماسک‌تمام مصرف نمک بسیار کم و کمتر خدعه گشته است و انصافا جای تبریک دارد چرا که بهر فشار زار بعید است چیزی همانند نمک یافت گردد! این جدیدترین یافته تحقیقات جناب استاد می‌باشد و گر گفتند آب و قند بگویید نمک چیز دیگر است!
یک موضوع جای سوال است و آن هم ناشتا خربزه خوردن جناب استاد است که در حدود یک ماه قبل از حادثه به صورت منظم و پیوسته شیرین می‌گشت صبح به صبح و بعد از حادثه نیز تا روز سالگرد ادامه یافت این سنت زار در حالی که به واسطه افزایش ادرار و به تبع آن تشدید افت فشار، مصرف خربزه از رژیم غذایی حذف گردید. به عبارت دیگر بحث خربزه ناشتا اولین سال بود که امتحان می‌گشت و جناب دکتر نمی‌دانستند که برخی افراد به واسطه ناشتا خربزه خوردن فلج شده‌اند و این خودش اعجاز است ای نازگلان من!
حدود یک هفته پس از ترک عادت ناشتا خربزه خوردن به واسطه تشدید افت فشار دیگر می‌توان اعلام نمود که دوره مراقبت‌های ویژه «نمک سرپایی» به اتمام رسیده است و دیگر جای نگرانی نیست هزار هزار! حیرت‌انگیز بود که هیچ نباشد اما حتی توان تکان خوردن از رختخواب نیز وجود نداشته باشد و بهر نمک نمک خدعه می‌گشت زار زار وگرنه به هیچ وجه امکان نداشت که این سردی زار بدون بستری شدن در بیمارستان پشت سر گذاشته شود چرا که آب و قندیجات به روش‌های مختلف خدعه شدند و هیچ یک نمک نساختند هزار هزار …

هر چه بود گذشت و تمام ***** پس رضا ندارد هیچ بهر تمام

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

Avatar

امیر بهلولی یک کارشناس در حوزه بهداشت و درمان نمی‌باشد و در عین حال اعتقاد دارد که در حوزه علوم انسانی نیز نمی‌تواند تفکرات خود را وحی بسمه تعالی در نظر بگیرد. از نظر ایشان نمی‌توان حوزه پزشکی و بخش‌های مشابه را همانند ریاضیات قلمداد نمود و یک جواب قطعی پیرامون هر مسئله حکاکی نمود. به عبارت دیگر پیچیدگی‌های این حوزه نیازمند تحلیل و بررسی می‌باشند. امیر بهلولی علیرغم تجربه تلخ روز به روز آمپول خانم‌دکتر به واسطه بیماری‌های عفونی مختلف در دوران کودکی خود، بیش از ۱۰ سال است که بیماری عفونی خاصی را تجربه نکرده است و این موضوع در دوران کرونا تمام کرد مهر تدبیر را چرا که علیرغم عدم استفاده از ماسک، الکل و ... موضوع خاصی لمس نگردید. شاید مدل ساده سبک زندگی پدربزرگ‌های سنتی بسیار نزدیک باشد به این همه مار و تسبیح امیردکتر! بدیهی است که آستانه مقاومت بدن در شرایط مختلف می‌تواند متفاوت باشد اما عدم ابتلا به بیماری‌های گوناگون در سال‌های پی در پی نمی‌تواند بدون خدعه صورت گرفته باشد! لازم به ذکر است که ایشان در روستای بزرگی به نام تهران روزگار گذرانده‌اند و می‌گذرانند و در عین حال از نعمت مواد غذایی طبیعی به طور کامل برخوردار نبوده‌اند که جای بسی اعجاز است ...

دیدگاه بسته شده است