اشک اصغر و اکبر

0
در حال حاضر همه چیز به اندازه کافی نمک دارد و در عین حال حکمت اعظم نیز بیش از پیش در حال پدیدار شدن می‌باشد. بنابراین سنگ‌تراشی بهتر است در جهنم صورت نگیرد. عمر شیرین خاکش هویداست گرچه سنگ حکمت تارش نخ‌نماست.
آب روان جریان دارد و به هر تقدیر می‌سازد راه خویش گرچه آب راکد دیر یا زود پیمانه می‌گردد ز همه چیز. پنجره باز نمی‌تواند هوا بگیرد در حالی که درب بسته گرانمایه است و استوار. ساختارهای سوسیالی بخواهند یا نخواهند پنجره باز نیستند. بنابراین دیر یا زود خدمت همه چیز به هوا ختم می‌گردد.
جمهوری اسلامی خودش بهتر می‌داند که زرنگ بودن تنها هوا نداشت در حالی که زنگ نذر دما می‌خواست. از نظر بنده تا انتهای کار سرمایه جدید نیاز نیست و زنجیر روزگار تر و خشک نمی‌شناسد. مدل جمهوری اسلامی یک مدل منسوخ مرید و مراد بود که ساده‌ترین ثمره آن خروج انبوه نخبگان و سرمایه‌داران از کشور بود. به قول بانوی شیعه‌شناس جاسوس؛ جمهوری اسلامی تشنه تعریف و تمجید است و بدیهی است که جامعه نخبه و سرمایه‌دار نمی‌تواند همه چیز را تحسین نماید …
ایران پیش از جمهوری اسلامی و بعد از آن همچون الماس درخشید چرا که منابع عظیم انسانی، طبیعی و ژئوپلتیکی در دسترس نبودند! در حقیقت همواره دشمن بوده است و خود «همه» بوده‌ایم!
بحث دشمن تعریف دارد در حالی که جمهوری اسلامی دشمن را هم به گونه دیگری تعریف نمود؛ دشمن به رسمیت شناخته نمی‌شود به جز رویارویی نظامی! به عنوان مثال نمی‌توان همه چیز دشمن را هدف قرار داد چرا که همه چیز جایز نیست! تنها ظلم جمهوری اسلامی در حق ورزشکارانی که به هر دلیلی به دنبال جنگ ورزشی بودند پنهان و آشکار ندارد …
ایران احتمالا نمی‌داند که همه چیز «زرنگی» می‌خواهد در حالی که حلاوت قدرت بعید است زمان بشناسد. عجیب است که زوال عقل به عنوان عصای اکبر رفتار می‌نماید تا همه چیز حرم گردد! شمارش همه چیز میسر نمی‌باشد اما حرم همه چیزش نذر می‌خواهد تا زرنگی جمال گردد ز همه چیز!
انصاف حکم می‌نماید همه چیز افسانه گردد در حالی که سینه خون بنگ‌بازی ندارد. حرم همه چیزش اطهر است چرا که نذر «همه چیز» است. نذر آب و آجر و آتش جای خود، نذر بورس و ماشین و تخم مرغ زرنگ‌تر است ز اشک اصغر و اکبر …
اسرائیل با جمهوری اسلامی یا بدون جمهوری اسلامی بعید است توفیق خاصی حاصل نماید چرا که همه چیز را صرفا برای خود می‌خواهد! عبرت ننگ ندارد چرا که رنگ حیات بزرگترین نعمت است. جنگ ابد ندارد در حالی که بنگ ابد دارد. بنابراین ابد بودن هنر نیست.
در حال حاضر اسرائیل می‌تواند برای یک جنگ جدید آماده شود در حالی که زمستان نزدیک است! شرایط لبنان نیز مشخص است تا همه چیز بیش از پیش نمایان گردد! بنابراین باز هم درود بر اشک اصغر و اکبر …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است