زنگ عصمت!

0
سیاهی به رنگ دین عبارت است از همه چیز به جز دین! همچنین سنت الهی عبارت است از عدم بقای ظلم و ستم در حالی که سیاهی سنت الهی را با تمام وجود باور دارد!
همه چیز شاید اغراق باشد اما ظلم اندک در برابر ظلم بسیار هیچ است. تحمل انبوه شکوه‌ها هر چه بود صورت گرفت در حالی که بارها و بارها ترس پیرامون انتشار برخی سخنان خلق گردید! بدون شک صبر قابل ستایش به طور کامل لمس شد تا گفتم و گفتم‌های هزار و یک شب به همه چیز ختم گشت! بنابراین بابت این موضوع خیلی ممنون!
از نظر بنده همه چیز به پایان خود نزدیک می‌شود مگر آن که بسیار سریع یکسری اصلاحات مورد تاکید قرار گیرند. بدیهی است که یک سیستم عنکبوتی از داخل سراسر سفیدی است! ساختار جمهوری اسلامی می‌توانست به وسیله دین به مراتب بهتر و عمیق‌تر مدیریت گردد در حالی که زرنگی پنهان و آشکار ندارد. هویت می‌توانست به وسیله دین استوار گردد و در عین حال بهره کمتر یا عدم بهره به واسطه همه چیز خنده‌دار نگردد …
لیبرال‌ها به واسطه مشاهده دوران قرون وسطی دین را خط‌خطی نمودند و در عین حال خرید و فروش بهشت و جهنم را بدون پشتوانه ارزیابی نمودند. بدیهی است که ساختارهای لیبرالی لزوما آزاد و منطقی نمی‌باشند اما بخش غالب داستان عقل است و عقل بخش غالب دین است!
جهل یکی از بزرگترین آفت‌های بشر است و تعصب به جهل بدتر از آن. یک ساختار دستوری لزوما فلاکت نیست و نمونه حیرت‌انگیز امروز چین است. یک ساختار آزاد نیز لزوما حیات نیست. بنابراین عقل بزرگترین نعمت بشر است. پیامبر اسلام فرموده‌اند که عقل رسول خداست در حالی که بلای جهل همه چیز است.
ایران امروز به زودی تکه تکه خواهد شد و حقارت یک ایدئولوژی (Ideology) به معنای واقعی کلمه تعبیر خواهد گشت. جمهوری اسلامی بیشتر سوسیال بود تا لیبرال و بعد از آن اسلامی. بنده در دوران دانشجویی تصور می‌کردم و تصور می‌کردم تا در نهایت به همه چیز رسیدم! قوانین عمدتا سوسیالی به رنگ دین، ساختار دستوری و خشک، کیسه‌دوزی سیستم اجرایی، رحم اهورایی پیرامون همه چیز و مکتب منت و گداپروری و … به هیچ وجه «توهم» نبودند و نیستند!
واژه توهم همانند رمز اوی بود چرا که پس از همه چیز یک بچه به دنبال توهم بود! خنده‌دار اینجاست که در مقابل غریبه کشف حجاب جایز نیست در حالی که تنها رنگ کرونا فراتر از تصور نشانه شد برای همه چیز! افسانه خورشید همواره باخت چرا که ندانست همه چیز صرفا توهم نیست! امروز زمان عقده‌گشایی نیست در حالی که نزدیک به هشت سال از عمر فلا‌کت‌بار استاد حلال گشت تا در نهایت حداقل همه چیز درک شود.
در حال حاضر می‌توان ساختار سراسر هویدا جمهوری اسلامی را براساس اولویت به صورت بسیار سریع اصلاح نمود که این بار شاید توهم باشند.

یگانه‌پرستی و مکتب‌ستایی یک به یک

امام علی (ع) فرموده‌اند که خدای رحمان یکی است و هر کس مرا از جایگاه خود بالاتر یا پایین‌تر بداند در حق خود بد کرده است. سخن معصوم بیان می‌نماید که بت‌پرستی به هر بهانه‌ای مردود است.
آقای خامنه‌ای پس از سال‌های بسیار می‌توانند بازنشستگی را ناصواب قلمداد نفرمایند. از نظر بنده پس از گران شدن بنزین 1000 تومانی بهتر بود شخص دیگری جایگزین می‌گردید چرا که مقبولیت یک رهبر دستوری نیست.

عبرت‌تراشی پیرامون صلاحیت‌ها

حذف مجلس خبرگان، شورای نگهبان و … به واسطه رد صلاحیت بدیهی به نظر می‌رسد.

حکم اجرا به رنگ زمین

یک تیم اجرایی اگرچه افسانه نیست اما به رنگ زمین سخن می‌گوید و گام برمی‌دارد. با توجه به شرایط فعلی شخصیتی مانند محمدباقر قالیباف می‌تواند مدیریت یک کشور زمینی را برعهده گیرد و در عین حال بت‌نوازی یا بت‌تراشی را به دیگران بسپارد!

عذرخواهی بابت همه چیز

عذرخواهی بابت همه چیز بدیهی‌ترین و ساده‌ترین کیمیاست و اخذ فرصت پیرامون اصلاح همه چیز نگاره‌ای است از جنس حیات.

سلام و علیک مجدد

سلام و علیک وحی حقتعالی است در حالی که همه چیز جایز نیست! امپراتوری‌های چین و اتحاد جماهیر شوروی سلام و علیک را بدیهی حکاکی نمودند اما حکمت اعظم چیز دیگری است!

به رسمیت شناختن آزادی خانوادگی و لیبرالی

آزادی خانوادگی می‌تواند در مناطق مرکزی مورد تاکید قرار گیرد و مناطق حاشیه‌ای و توریستی به عنوان مناطق آزاد لیبرالی معرفی شوند.

شفافیت و شایسته‌سالاری به رنگ زمین

شفافیت و شایسته‌سالاری عبارت است از رنگ زمین با تمام عزت و شکوهش …

حذف سنگ‌پراکنی‌های نامفهوم

سنگ‌پراکنی آشکار و پنهان ندارد. شعار مرگ بر استکبار نمی‌تواند تنها با اعطای یک اقامت بیشمار شماره گردد! به عنوان نمونه شعار «مرگ بر آمریکا» ذکر است یا شیون؟!
دست‌نوشته حاضر صرفا نظرات شخصی یک شهروند ایرانی پیرامون توهمات خویش است. بنابراین هر گونه خودنمایی و احیانا تعیین تکلیف توسط نویسنده مطلب حاضر خط‌خطی می‌گردد. یک بچه تنها نظر خود را اعلام می‌نماید در حالی که اخذ تصمیم به وسیله بزرگترها صورت می‌گیرد!
به قول محمدرضا اندک خستگی بر ما مستولی گردیده است و نیازمند اندک استراحتی می‌باشیم …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است