سریال «دونالد ترامپ» ادامه دارد!

0
برخی سخنان بیش از اندازه کلیشه‌ای و روشنفکرانه می‌باشند اما سیاستی که همه چیزش عیان است چه حاجت به بیان است!
ایالات متحده بازی با افکار را در اولویت رویکردهای خود قرار داده است در حالی که شاید نیازی به این خیمه‌شب‌بازی‌ها نباشد. پیش از دوره اول ریاست جمهوری آقای ترامپ، به واسطه شرایط اقتصاد آمریکا قابل پیش‌بینی بود که یک جمهوری‌خواه قدرت را به دست بگیرد. رویکردهای اجرا شده در چند سال اخیر نیز در همان ابتدا قابل پیش‌بینی بودند. در حال حاضر هم اصرار بر درگیری‌های خیابانی و ضرب و شتم مردم در نهایت به عنوان مثال می‌خواهد بیان نماید که دولت فعلی آمریکا اولا دیوانه است. ثانیا به مردم خودش رحم نمی‌کند، چگونه می‌تواند به دیگران رحم کند. بنابراین با ترویج چنین نگرش‌هایی همچون هیتلر نازی هر کس باید حساب کار خود را داشته باشد!
از لحاظ روانشناسی بدیهی است که آقای ترامپ یک فرد خوش اخلاق می‌باشند در حالی که اصرار بر این است که دیوانه بودن ایشان مورد تاکید قرار گیرد! مقایسه افراد برای سرویس‌های اطلاعاتی امکانپذیر است در حالی که آمریکایی‌ها یک شخصیت کاملا عاقل و نرمال را دیوانه جلوه می‌دهند!
در صورت انتقال قدرت به دوره دوم آقای ترامپ، به احتمال قریب به یقین یک یا چند جنگ در راه است. حالا سوال بنده اینجاست که تا چه حد نیاز بود که درگیری‌های خیابانی ایالات متحده به صورت بی‌رحمانه و وحشیانه مدیریت شوند؟!
در چند سال اخیر دستور کار ایالات متحده کاملا مشخص بود در حالی که آقای ترامپ داستان را جدی گرفته‌اند! قصه گفتن آن هم برای آمریکایی‌ها با مزه نمی‌باشد اما فیلم کردن ملت در روز روشن بیشتر وقت تلف کردن است تا یک رویکرد خاص و حیرت‌انگیز!
در مجموع آقای ترامپ همه کارهایشان قابل دفاع نبوده است اگرچه رویکردهای دارای ریسک نمی‌توانند به صورت سریالی همگان را حیرت‌زده نمایند. به عنوان مثال آقای ترامپ سردار سلیمانی را در مکان و زمانی پرپر نمودند که قابل تحسین نبود چرا که پس از گران شدن بنزین و وقوع داستان‌های بسیار برجسته در ایران، شهادت سردار سلیمانی بسیاری از مسائل را خط‌خطی نمود. لازم به ذکر است که طراحی سناریو شهادت سردار سلیمانی به منظور اتحاد و یکپارچگی مجدد مردم ایران بعید به نظر می‌رسد و به احتمال زیاد یک توهم است.
در حال حاضر هم نمی‌توان فیلم انتخاباتی ایالات متحده را حیرت‌انگیز ارزیابی نمود چرا که اساسا ساختار انتخاباتی این کشور نمی‌تواند دموکراسی را به نمایش گذارد!
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید