چرایی رویکرد رایج در دریاچه ارومیه

0
یکی از نکات حیرت‌انگیز در ایران امروز، عقلگرایی توام با بی‌عقلی است! به عبارت دیگر کارهای مختلف ظاهرا با فکر انجام می‌شوند اما عموما بهینه نمی‌باشند که جای تبریک دارد!
در کشوری که میلیاردها تومان بابت برنامه‌ریزی‌های خرد و کلان هزینه می‌شود و به عنوان مثال یک فرد با استفاده از ارتباطات خود، اقدام به دریافت دستمزدهای سنگین برای انجام هر پروژه می‌نماید نمی‌توان توقع خاصی نسبت به خروجی پروژه‌های مذکور داشت. خنده‌دارتر این است که داده‌های چنین پروژه‌های تحقیقاتی غالبا توسط چند دانشجو جمع‌آوری می‌شوند و در نهایت به وسیله نرم‌افزارهای گوناگون، موضوعات مختلف مورد ارزیابی قرار می‌گیرند!
در حال حاضر ایران امروز به مرحله‌ای از خودشکوفایی رسیده است که کارها عموما برای گذران امور انجام می‌گیرند و بهینه بودن تصمیمات در موضوعات خرد و کلان مورد توجه قرار نمی‌گیرند.
دریاچه ارومیه به هر دلیلی در حال خشک شدن می‌باشد و تصمیم‌گیرندگان تحلیل ساده هزینه-فایده را در تصمیمات خود لحاظ نمی‌کنند در حالی که تحلیل مذکور را برای سایرین تدریس می‌نمایند!
آب و هوای منطقه دریاچه ارومیه برای کشاورزی کاملا مساعد است و در عین حال حفظ دریاچه ارومیه نه تنها عایدی خاصی به همراه ندارد بلکه هزینه‌های سرسام‌آوری را نیز ایجاد نموده است. از نظر بنده، می‌توان خاک این منطقه را تصفیه نمود تا با استفاده از علم کشاورزی، تولید بهینه‌ترین محصولات در دستور کار قرار گیرد …
جلوگیری از تغییر اکوسیستم یکی از جملات کلیشه‌ای است که بنده را به یاد دوران دانشجویی می‌اندازد؛ اساتید علوم انسانی یکی از مهم‌ترین شبهه‌هایی که در بسیاری از اوقات از کیف خود خارج می‌نمودند، طرح سوال کلیشه‌ای «آیا رویکرد پیشنهادی با توجه به شرایط کشور قابل اجراست؟» بود که این موضوع جالب بود چرا که چنین شبهه‌ای خام بودن شاگرد را به نمایش می‌گذاشت!

شاید فکرهای امروز یخ‌زده باشند اما در سرما، بستنی کمتر بهتر است!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید