درس پایه پایه!

0
تعطیلات کریسمس دو روز بگذرد نباید گفت چرا چرا در حالی که حیا و ادب چه دانند چند شلاق‌نیاز بابا چه کار بس که مادر رضا رضا گوید نگاه نگاه ای بابای تاکسی چه کار! حداقل آن همه برق و سطل رندان کریسمس آخر شب باز می‌گشت نگاه نگاه نداشت بس که بادکنک و آب‌نبات نگویند بابا را نگاه …
مرد در طول تاریخ نماد صلابت و همبستگی بوده است در حالی که عصر امروز نمی‌داند کار کار گوید یا وای وای بهر آن همه خدا خدای فناپیشگان گرچه پیر پیر تازه رسیده‌اند که این نیست عسل عسل خرما چه کار! پس درود بر مرد پدرتمام که جز سالاری چیز دیگر نگوید حلال!
پدر بهتر است سالار باشد و سالار بهر کریسمس خدا داند که هیچ نیست جز بوسه کبریا! بنابراین اول از هر چیزی نباید غصه خورد بهر شیشه شکسته و دیوار رنگ کرده چند کبریت به اختیار گرچه آتش به اختیار چیز دیگر است که وصفش کریسمس ندارد ارتباط ای شلاق‌پیشگان خانه چه کار تا بار دیگر نسازند آواز اختیار بهر آن همه زار زار ادعا و هلاک هلاک جانم چه گوید نگاه!
دوم جای تشریفات کریسمس بهتر است بساط به هم ریخته شود ناز ناز تا شر بگیرند دانه دانه که چرا یکی یکی رد داده‌اند بهر درس پایه پایه! آن روز تازه نباید گفت این یک چشمه است و کذا کذا چرا که درمانگاه و بیمارستان در تخته ساخته‌اند غیر چند اورژانس سرترانه!
سوم باید طلا نگاشت که جز چند آب‌نبات و بادکنک و احیانا یک توپ جانم خانواده بهر همان که گفته شد آفرین که هیچ، کسر نمره به همراه دارد گرچه باز گویند امان از این پیر سرسزا! پس جای کذا کذا بایستی از حرارت پول آن هم از نوع اسکناس استفاده کرد و ریز توصیه نمود که جمع کردن هنر است به رسم گرما گرمای آتش در آغوش زمستان!
کریسمس پیشاپیش مبارک در این اجتماع اسیر اسیر ای کاش تنها یک نگاه! سه‌گانه پدر سلام سلام هیچ کم ندارد اما بس که دانه دانه گویید سپاس سپاس ای با تو دیگر فردوس چه کار باشد آرام گیرید تا ذره جادو بگویم چیست پیش چشم کبریا! شبکه‌های اجتماعی که دراز دراز ساخته‌اید؛ ریز ریز تخصصی نمایید و خدا خدا هم شیپور نگیرید تا ریز و درشت بدانند هر چیز زمان و مکان ناز گویند ماه ماه!
پیشنهاد می‌گردد که بهر لاک ناخن و رنگ ابرو و هزار هزار دگر همان اینستِگرَم (Instagram) بفرمایید چشم و چراغ در حالی که دو زار حرف حساب توئِدِر (Twitter) لایک گردد هزار هزار تا بگویند رئیس گرگ نیز زانو شکاند بس که گفتند آینه آینه به ما چه کار ای سایه سایه چند فال فنجان نگاه! همچنین لِنکداِن (LinkedIn)، پِنتِرِست (Pinterest) و ثِرِدز (Threads) بهتر است به ترتیب علمی، ورزشی و هنری پتک شوند گرچه پا پا کوبند غیر چه باید کرد ای جادوی زمین و زمان!

کریسمس پایه پایه گوید سلام سلام ***** گرچه سکته نباید گفت سلام سلام

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است