زنای محصنه از حرف تا عمل!

0
قانون‌گذاری متناسب با شرایط دوره مورد نظر قابل ارزیابی است. بحث زنای محصنه و حکم سنگسار پیرامون تحقق آن یکی از متفکرانه‌ترین احکام در دوران صدر اسلام بوده است چرا که یک نزدیکی سنگین نهی شده است و پیرامون عقوبت آن یک حکم کاملا لطیفه‌وار و در عین حال بازدارنده صادر شده است.
حکم سنگسار پیرامون تحقق زنای محصنه یک خدعه تاریخی در زمان صدر اسلام بوده است که هیچگاه در دوره مذکور اجرایی نمی‌گردد چرا که فلسفه چنین حکم بی‌رحمانه‌ای؛ حفظ بنیان خانواده و به تبع آن حفظ بنیان جامعه بوده است در حالی که از لحاظ عقلی هزار هزار شلاق می‌تواند بوسه باشد در مقابل زار زار همراه تاب بهر گوهر ناب! بنابراین تنها خدعه باقی مانده، جان یار بوده است که بهر عبرت فدا نشود ز دار بدتر از زار …
بدیهی است که رابطه جنسی دو فرد هر چه هست جرقه ندارد بهر جوراب مادرزری بلکه اندک نرمشی است بهر عمر گران. بنابراین رابطه جنسی افراد با رضایت طرفین نمی‌تواند محل اشکال باشد. نکته اینجاست که لذت رابطه جنسی هر چه باشد نمی‌تواند معادل جان طرفین باشد چرا که هنرمندانه‌ترین ثمره عشق‌بازی؛ افزایش طول عمر است!
لازم به ذکر است که اجرای حکم سنگسار سنگ را آب می‌کند چه رسد به تشنه‌لبان غرب و شرق بهر یک بوسه راز و در عین حال پرچم سفید است بهر عشق مقدس آزادی و آزادگی …
بحث زنای محصنه یک حیله بزرگ در دوران صدر اسلام بوده است چرا که از یک طرف شرایط تحقق اجرای حکم سنگسار تقریبا غیرممکن بوده است و از طرف دیگر مجریان حکم به طور کامل می‌دانسته‌اند که داستان از چه قرار است! شرایط حکم سنگسار مصداق یک لطیفه بوده است تا موارد دیگر چرا که در ذیل حکم مبارکه اولا برهنگی و بازی طرفین معیار نبوده است بلکه مشاهده سرمه در سرمه‌دان یک بند عفت‌تمام بوده است! ثانیا شهادت چهار فرد بالغ، عاقل و … مبنی بر مشاهده سرمه در سرمه‌دان بند دیگر بوده است! همچنین شهادت یکی از طرفین نیز با هر خدعه‌ای نمی‌توانسته است مورد پذیرش قرار گیرد که دلیل آن را عموجان بزرگوار بهتر می‌داند!
حرمت رابطه جنسی با فرد متاهل به واسطه حرمت نفس مرده مظلوم است وگرنه هیچکس نمی‌تواند قدرت اختیار و انتخاب افراد را زیر سوال ببرد. اساسا نزدیکی دو فرد، فلسفه خلقت بوده است و رابطه جنسی آخرین پرده ز دوراهی گفتن یا نگفتن بوده است تا نگویند شفق بوسم باز باز، گر نخواهد بماند پیش چشمم ناز ناز!

حرمت نگو چیست بهر تسبیح وای ***** عمرت بگو چیست بهر تکبیر وای

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است