طبابت اکبر

0
رنگ زباله یکی از رنگ‌های زمین است در حالی که جنس زباله از جنس زمین نیست! بازیافت همه چیز بزرگترین موهبت طبیعت است در حالی که هر چیزی زیبا خلق نگردیده است تا حداقل عبرتی باشد برای همگان. زباله‌ها می‌توانند طبقه‌بندی شوند و هر یک به نوبه خود بازیافت شوند اما نکته اینجاست که مدل بازیافت مریخ زمینی نمی‌باشد!
شهردار تهران می‌تواند هوا بگیرد و رایگان در اختیار عموم ملت قرار دهد چرا که برکت وجود پنهان و آشکار ندارد. روستای بزرگی به نام تهران همه چیزش خوب است چرا که جناب طبیب خودشان فرموده‌اند: همه چیز خوب است!
اصل قناعت حکم می‌نماید که همت متعالی برای دنیای هیچ حرام نگردد همان گونه که پیامبران الهی همواره همه چیز را خوب ارزیابی می‌نمودند! همچنین علم طبابت حکم می‌نماید که آرامش بیشتر به سلامت بیشتر ختم می‌گردد تا کور شود هر آن که نتواند دید!
قطب عالم جناب بهلول پهلوان خودشان می‌فرمایند که بهتر است طرح طبقه‌بندی، تشکیک و تفتیش سطل‌های زباله بسیار سریع مورد تاکید قرار گیرد تا مبادا شهردار دکتر به خوب بودن همه چیز شک بفرمایند! شهردار جدید نیز بهتر است دکتر نباشند چرا که استاد هر دکتری را با لبخند روانه نمی‌فرمایند!
فلسفه خلقت خاک و آتش، تجزیه یا دود شدن هر نوع زباله‌ای است در حالی که هر زباله‌ای لزوما زمینی نیست. طرح بازیافت زباله‌ها یکی از ساده‌ترین و موثرترین تردستی‌های قابل اجراست در حالی که رئیس زاکانی طرح تراکم بیشتر و بیشتر را دوست دارند. دکتر به جز تراکم از استانداردهای غرب وحشی نیز الگوبرداری نموده‌اند که جای تقدیر فراوان دارد! به عنوان مثال ساخت و ساز سنتی متحول گردیده است و در هر کوی و برزن می‌توان شب‌های مهتابی را با شمارش ستارگان سپری نمود تا یک شب هزار شب نگردد!
بنده صرفا چند جمله خدمت شهردار محترم عرض می‌نمایم که چرا شب‌بیداری ملت را صرفا به شب‌های جمعه محدود نفرمودید تا حداقل روز بعد بتوان کسری خواب را جبران نمود؟ چرا با بونکر آن هم در شهرسازی اندک ایراد تهران، مگر چیزی مانند پهپاد نمی‌تواند بتن حمل نماید؟ و آخر آن که پیش از شما نیز یک بنده خدای دیگر به دنبال استاندارد کشت هویج و سیب‌زمینی کالیفرنیا بودند، مگر طرح مذکور اشکالش چه بود؟
بهلول دانا باز هم می‌فرمایند تنها توجه به بخشی مانند بازیافت می‌توانست بسیاری از هزینه‌ها و معضلات را کمرنگ نماید. در حقیقت چرا طبیعت دارای مکانیزم خودبازیافتی است اما بشر به دنبال مکانیزم دگربازیافتی است؟!
تفکیک زباله‌ها در چند سطل با رنگ‌های آفتاب‌مهتاب و نصب سطل‌های عمومی با همان رنگ‌های نمکی نمی‌توانست هزینه خاصی فاکتور نماید اما تیری بود در چشمان بیشمار حسودان و کینه‌توزان عالم تا بخش قابل توجهی از هزینه‌ها و معضلات کاهش یابند.
به عنوان نمونه سطل‌های قرمز شامل زباله‌های طبیعی و در عین حال فاسدشدنی بودند تا یکی از درس‌های سبز حکیم حکاکی می‌گردید چرا که به سادگی خاک را در آغوش می‌کشند! سطل‌های نارنجی شامل زباله‌های فلزی ارزشمند و طلاوار خط‌خطی می‌شدند. سطل‌های زرد نیز شامل زباله‌های غیرفلزی می‌شدند که لزوما فسادپذیر نمی‌باشند و در عین حال گرم و سرد ندارند.
زباله بخشی از ساختار عبرت‌آموز هر جاندار است چرا که جنس آن نه آتش است نه خاک! یادآوری مستمر جنس زباله می‌تواند شاهکار طبیعت باشد تا شاید بخشی از سیاهی‌ها تسکین یابند. در حقیقت همه چیز نیازمند پالایش است تا روند عادی ناصواب نگردد. بنابراین بشر تنها خاک و یا آتش نیست بلکه زباله نیز بخشی از طبیعت است …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است