سرنوشت کوچکترها

0
سرنوشت کوچکترها عموما به وسیله رهبران آن‌ها رقم می‌خورد. زندگی می‌گذرد و تاریخ همه چیز را ثبت می‌نماید اما قدرت بسیاری از افراد را مست می‌کند.
روزگار همه چیز را کنار هم حکاکی می‌نماید و آفتاب می‌سوزاند یا گرم می‌نماید تا هر کس طعم متفاوتی از خورشیدبانو را لمس نماید! مرور همه چیز میسر نمی‌باشد اما به عنوان مثال غلبه پرسپولیس ایران بر حریف ازبک خود یک تهدید است یا فرصت؟! مجموعه‌ای که به سادگی می‌تواند به یک باشگاه منظم و مدرن تبدیل شود در حالی که مطالبات همگان را بالا یا پایین مهیا می‌نماید!
به عنوان مثالی دیگر بنده در چند دست‌نوشته افول ترکیه را پیش‌بینی نموده بودم اما شدت احوالات آقای اردوغان را درک نکرده بودم. درگیر شدن ترکیه در اختلافات قره‌باغ در یک شرایط عادی چالش برانگیز می‌باشد در حالی که جناب اردوغان پیوسته چپ و راست شدن را پرواز بر روی ابرها قلمداد می‌نمایند!
قدرت بسیار مخاطره‌آمیز می‌باشد و در عین حال بیشتر می‌سوزاند تا گرمی هدیه نماید. موضوع قابل تامل داستان اینجاست که عموما افرادی به قدرت می‌رسند که دارای انواع و اقسام عقده‌ها و نداشته‌ها می‌باشند. در ساختارهای بهینه می‌توان افراد را پالایش نمود و در نهایت شایسته‌ترین‌ها را گزینش نمود.
در حال حاضر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بیشتر مورد توجه است. برخی سخنان با اقبال عموم مواجه نمی‌شوند اما با کمی دقت می‌توان پیرامون آن‌ها قضاوت نمود. تفاوت آقای ترامپ و آقای بایدن بیشتر در شخصیت هالیوودی آقای ترامپ خودنمایی می‌نماید در حالی که رئیس جمهور ظاهرا دیوانه ایالات متحده طرحی را اجرا نمود که توسط افراد نخبه این کشور نوشته شده بود.
حرکت به سمت ساختارهای بهینه به مراتب شیرین‌تر از حرکت به سمت افراد انگشت‌نما می‌باشد. در ایران امروز برخی افراد اسطوره‌اند اما بسیاری از افراد نیز توخالی و پوشالی می‌باشند. بدیهی است که در یک ساختار پیشرفته و توسعه‌یافته همچون ایران امروز به سادگی می‌توان بر روی ابرها پرواز نمود. به عنوان مثال می‌توان فاخرترین آثار را تولید نمود و در عین حال یکسری جوایز سیاسی دریافت کرد تا همگان بدانند که اسطوره شدن تنها در رویاهای کودکانه مشق نمی‌گردد!

جوهر پیوسته می‌نویسد در حالی که روزگار بازی کردن را دوست دارد!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید