زندگی یا یک دنیا پوچی!

1
فرهنگ زردپوستان شرقی‌ نمی‌تواند از هر نظر قابل دفاع باشد اما نکات آموزنده آن‌ها کم نمی‌باشد. فرهنگ شخصیت، ادب، پاکی، استواری، غیرت و … به سادگی قابل توصیف نمی‌باشد.
در ایران امروز به واسطه خلق دستاوردهای گوناگون در تابلو نظام مقدس جمهوری اسلامی بهتر است پیرامون انسانیت و خوب بودن جوهر را حرام نکرد اما زندگی فراتر از اندیشه‌های ماست.
در فرهنگ زردپوستان، زندگی آرامتر از آن چیزی است که در فرهنگ امروز ما مشاهده می‌شود. حرص زدن و باز هم حرص زدن برای هر چیزی بدون پشتوانه است چرا که پیوسته تلاش کردن عقلانی است اما پیوسته دست و پا زدن قابل تحسین نمی‌باشد.
در فرهنگ رایج هر کس همواره طلبکار باشد، زرنگ‌تر است! در حقیقت بزرگترها جایگاهی ندارند که خامی‌ها را گوشزد نمایند. در چنین جامعه‌ای اگر مردی پول داشته باشد، شاید به هر بهانه‌ای تخریب نگردد اما اگر پول هم نداشته باشد، به احتمال زیاد از صبح تا شب کار می‌کند و در عین حال همواره برچسب سادگی و ناتوانی را در پیشانی خود مشاهده می‌نماید! نکته جالب اینجاست که فرزندان هم به واسطه فضای احمقانه جامعه امروز عموما تفکرات و گرایشات زنانه مادر خود را عقلانی فرض می‌نمایند.
عشق چیست؟ عشق پیوسته غر زدن و ناسپاسی است یا فرشته بودن و پیوسته اشک ریختن. در جامعه‌ای که ریا و نفاق به بخشی از فرهنگ مردم آن تبدیل شده است، بهتر است همواره دروغ گفت و در عین حال پیوسته دوید چرا که زندگی همواره قصه گفتن نمی‌باشد!
ساختار طبیعت مرد را استوار قرار داده است و زن را شکننده. مرد را مرد قرار داده است و زن را دلسوز و مهربان.  مرد را بزرگوار قرار داده است و زن را زودرنج. به عبارت دیگر طبیعت زن و مرد را مکمل قرار داده است اما هر چیزی قابل بیان نمی‌باشد!
در فرهنگ زردپوستان اصیل، زن به هیچ وجه حرمت مرد را نمی‌شکند و در عین حال با محبتش نمی‌گذارد که مشکلات و سختی‌ها مرد را خسته نمایند. جالب است که می‌گویند بهترین زن‌ها، زن‌های اصیل ژاپنی می‌باشند چرا که به پاس زحمات شوهر خود حتی پاهای وی را در تشت می‌شویند در حالی که در ایران امروز، مرد است که باید به صورت یکجانبه همه کار انجام دهد!
بدون شک نقش حکومت در این داستان قابل چشم‌پوشی نمی‌باشد اما خود مردم هم اسیر یکسری تفکرات خام و پوچ شده‌اند تا در نهایت تک تک قله‌ها را یکی پس از دیگری فتح نمایند!
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

۱ دیدگاه

  1. امیر بهلولی
    امیر بهلولی روی

    از نظر من، زن‌ها رو نه باید خیلی بها داد بهشون، نه این که خیلی خوارشون کرد که هر دو حالت داستان بهینه نخواهد شد..
    الان خیلی از زن‌های ایرانی نمیدونن که بچه نمیمونه براشون و تنها کسی که میتونه بمونه شوهرس!
    مرد اگه بدم باشه و حتی خیانتم کنه به همسرش، اگه زن فرشته باشه قطعا اون مرد در نهایت به پای همسرش خواهد افتاد چرا که چنین مردی از همه بدی میبینه اما از همسرش ..

یک پاسخ قرار دهید