اصلاح برخی رویکردها-به رسمیت شناختن دشمن!

0
سخن گفتن پیرامون همه چیز جالب نیست و در عین حال شخصیت سبک یک فرد را به نمایش می‌گذارد اما نمی‌توان همواره به تایید رویکردهای مورد مطالبه پرداخت. عدم رویارویی با دشمن به هیچ وجه قابل قبول نمی‌باشد در حالی که می‌توان عدم تقابل با دشمن را عدم به رسمیت شناختن دشمن تعبیر نمود!
گاهی اوقات بیان همه چیز امر مطلوبی نمی‌باشد اما به راستی نظم ما در بی‌نظمی ماست؟!
در حال حاضر ایران امروز می‌تواند رویکردهای مختلفی را به منظور بهبود اوضاع جستجو نماید در حالی که از تغییرات بنیادین می‌هراسد! بت ساختن از برخی مسائل یکی از دلایلی است که حتی سخن گفتن را مشکل می‌نماید! قوانین و رویکردهای جمهوری اسلامی در زمان پیدایش حکومت قابل قبول بوده‌اند اما در حال حاضر نگرش‌ها تغییر کرده است. به عنوان مثال ریشه بسیاری از قوانین به تفکرات مارکس برمی‌گردد در حالی که کشورهای مهم سوسیالیستی حداقل بخشی از رویکردهای خود را اصلاح نموده‌اند.
دشمن از کنار کشیدن طرف مقابل نفع می‌برد و در عین حال حقارت نگرش وی را با تمام وجود لمس می‌نماید در حالی که ما مدال پهلوانی را بر گردن خود می‌اندازیم! چنین رویکرد متفکرانه‌ای بهتر است به یک مکتب تبدیل شود تا آیندگان نیز بتوانند از میراث گرانبها ما لذت ببرند!
ورزش می‌تواند در بعد فردی و اجتماعی اثرات مثبتی ایجاد نماید. به همین دلیل بهتر است همانند کشورهای پیشرفته از یکسری تفکرات عبور نماییم. در حقیقت پافشاری بر اشتباهات در نهایت دستاوردی ایجاد نخواهد کرد در حالی که خردورزی و عقلگرایی بسیار راهگشا می‌باشد. از نظر بنده، برخی رویکردهای فعلی نیازمند اصلاح می‌باشند. به عنوان مثال عدم تقابل با برخی ورزشکاران در مسابقات ورزشی نه تنها عایدی خاصی ایجاد نمی‌نماید بلکه انواع و اقسام هزینه‌ها را تحمیل می‌نماید. عدم تقابل با ورزشکار دشمن همانند عدم تقابل با سرباز دشمن می‌باشد در حالی که هراس ناشی از شکست ورزشکار ریشه اصلی چنین تفکراتی می‌باشد.
جیمز کلیولند «جسی» اوونز یک دونده بسیار برجسته آمریکایی بود که 4 مدال طلا در مسابقات المپیک 1936 برلین کسب نمود. ایشان علیرغم فشارهای سنگین داخلی در ایالات متحده و در عین حال تفکرات احمقانه هیتلر همه چیز را نادیده گرفت و با ثبت درخشش‌های خیره‌کننده نام خود را در تاریخ ثبت نمود.
جایگاه یک سیاه‌پوست در ایالات متحده به هیچ وجه قابل دفاع نبوده است. بزرگان آقای اوونز همانند بزرگان ورزشکاران ایران امروز بر عدم تقابل با دشمن تاکید می‌نمودند در حالی که عدم تقابل ایشان عایدی ایجاد نمی‌کرد. یک اسطوره همانند یک اسطوره رفتار می‌نماید و در عین حال از رفتار خود پشیمان نمی‌گردد.

هر گردی گردو نیست …

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید