دانشکده اقتصاد شهید بهشتی

0
دانشکده اقتصاد شهید بهشتی یکی از مکان‌هایی است که همانند بسیاری از بخش‌های دیگر نظام آموزش و پرورش و نظام آموزش عالی ایران به شکلی خردمندانه و قابل تحسین روزگار می‌گذراند. به عبارت دیگر شاید همه چیز دست به دست هم داده است تا یک دنیا دستاورد شماره شوند!
در حال حاضر شرایط بخش اعظم دانشگاه‌های کشور به گونه‌ای است که تلالو ستاره‌ها قابل پیمانه نمی‌باشد در حالی که حماسه‌سرایی‌ها پیرامون دستاوردهای متعدد و متنوع به یک امر عادی تبدیل شده است. ثمره نظام آموزشی موجود باعث شده است که از یک طرف ایران با عنوان سرزمین فرار مغزها شناخته شود و از طرف دیگر به واسطه خلق انبوهی از دکترین در رشته‌های گوناگون به سادگی بتوان همه چیز را اهورایی لمس نمود!
در شرایطی که می‌توان بخش قابل توجهی از دانشگاه‌های کشور را تعطیل نمود، بهتر است به واسطه یک دنیا تدبیر میلیارد میلیارد پروژه تحقیقاتی تعریف گردد تا مستکبران و کینه‌توزان عالم درک نمایند که همه چیز قابل شمارش نیست! نکته جالب اینجاست که پروژه‌های تعریف شده عمدتا به وسیله دانشجویان تهیه و تدوین می‌شوند در حالی که تقریبا همه درآمد و اعتبار احتمالی پروژه‌های مختلف به نام استاد مربوطه تمام می‌گردد!
با توجه به شرایط فعلی به سادگی می‌توان درک نمود که استاد شدن و عضویت در هیئت علمی یکی از خردمندانه‌ترین و سهل‌ترین شغل‌هاست! در حقیقت تعریف یک شخصیت دانشمند و فرهیخته با فضای موجود جامعه فاصله دارد …
دانشمندان سرمایه‌های حقیقی بشریت می‌باشند و این موضوع به هیچ وجه اغراق نمی‌باشد. اهمیت بودن یا نبودن یک دانشمند، محقق و یا مخترع همانند قشرهایی همچون بازیگران و خوانندگان نمی‌باشد چرا که دستاوردهای کوچک و یا بزرگ هر یک از ستاره‌های علم و دانش بسیار قابل احترام و ارزشمند می‌باشند.
تجربه دوران دانشجویی می‌تواند به مراتب شیرین‌تر از فضای فعلی دانشگاه‌های ایران باشد اما مطالبه این قبیل موضوعات در فضاهای علمی و پژوهشی لزوما قابل دفاع نمی‌باشد چرا که فلسفه ایجاد فضاهایی همچون دانشگاه‌ها؛ فراهم نمودن بستری به منظور ارضا غرایز یا لذت بردن از گذر زمان نبوده است و این موضوع در معتبرترین دانشگاه‌های جهان به سادگی قابل مشاهده است.
دانشکده اقتصاد شهید بهشتی نمونه‌ای از فضای دانشگاه‌های ایران است که عملا ثمره خاصی برای مخاطبان خود ایجاد نمی‌کند و بیشتر به عنوان سرگرمی و احیانا محرک به ایفای نقش می‌پردازد!
از نظر بنده فضای یک دانشکده اقتصاد می‌تواند بسیار بهتر از شرایط موجود باشد. به عنوان مثال مفاهیم تدریس شده در کتاب‌های حوزه علوم انسانی مریخ عموما به روز نمی‌باشند. همچنین فعالیت‌های اساتید حوزه علوم انسانی ایران در اغلب موارد کاربردی نمی‌باشند. در چنین فضایی یادگیری زبان‌های خارجی همچون انگلیسی و مهارت‌های آی‌تی‌محور بیش از پیش مورد نیاز می‌باشد در حالی که همانند دوره متعالی آموزش و پرورش، یادگیری هر چیزی لزوما شاهکار نیست!
یک دانشجوی مقطع کارشناسی اقتصاد می‌تواند پس از یادگیری یکسری دروس پایه‌ای و کاربردی به انواع و اقسام دوره‌های کارورزی و عملیاتی مشغول شود تا تکرار چندباره یک مشت اراجیف و خزعبلات. دانشجویان سایر رشته‌های حوزه علوم انسانی نیز می‌توانند مسیر مشابهی را طی نمایند تا در نهایت حداقل ثمره فضاهای آموزشی حوزه علوم انسانی؛ تربیت یک شهروند عادی و تحلیل‌محور باشد …
همچنین دانشجویان سایر رشته‌های دانشگاهی می‌توانند مسیر کاملا متفاوتی را تجربه نمایند. به عنوان مثال سهم اختراعات و ابداعات در رشته‌های فنی و مهندسی می‌تواند به مراتب بیشتر از نگارش مقاله‌ها و کتاب‌های عمدتا کپی‌محور و بسیار فلاکت‌بار گردد.
در مجموع به سادگی می‌توان حداقل‌ها را مورد تاکید قرار داد در حالی که شمارش پیمانه‌ها کار دشواری نمی‌باشد! بنابراین بهتر است چند موضوع به صورت اجمالی مرور شوند تا شاید بتوان در هزاره بعدی اندک تغییراتی را مشاهده نمود …
تناقض فاحش بین گفته‌ها و عملکرد واقعی
در روزهای ابتدایی ورود دانشجویان، داستان‌های جالبی برای آنان تعریف می‌گردد. به عنوان مثال به این بندگان خدا گفته می‌شود که فهم مطالب مهمتر از نمره گرفتن است و … در حالی که چنین سخنانی در واقعیت صرفا شعارهایی پوچ هستند که بیان آن‌ها امر صحیحی نمی‌باشد. نکته اینجاست که در صورت اولویت قرار گرفتن فهم مطالب، نمی‌توان از آن‌ها در برگه‌های امتحانی استفاده نمود! در حقیقت شاید اغراق به نظر برسد اما واقعیت این است که چه چیزی درست است یا خیر مهم نیست بلکه مهم این است که استاد مربوطه چه می‌خواهد!
به عنوان مثالی دیگر در موضوع حضور فعال در کلاس‌ها، تقریبا همه اساتید برای این موضوع نمره ویژه‌ای در نظر می‌گیرند در حالی که در بیشتر اوقات اگر نمره‌ای کم نشود، نمره‌ای هم اضافه نخواهد شد!
رویکردهای آموزشی جالب و قابل تحسین!
به عنوان مثال به دفعات بیان می‌گردد که اگر دانشجویان درس خود را به مقدار کافی مطالعه نمایند و در عین حال فاکتورهای مورد نظر استاد مربوطه را رعایت نمایند، به نمره قابل توجهی دست خواهند یافت در حالی که نمره گرفتن در فضای دانشگاه‌های مریخ از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار است!
توجه بیش از اندازه به سخنان و خواسته‌های دانشجویان!
توجه به دانشجویان دارای معایب متعددی می‌باشد که از جمله آن‌ها می‌توان به افزایش تمایل دانشجویان به رشته تحصیلی خود، بهبود شرایط محیطی، ارائه راه حل‌های جدید پیرامون مشکلات خرد و کلان، بسترسازی به منظور حضور موثر در زندگی فردی و اجتماعی، ایجاد دلگرمی و امید به آینده، ظهور شخصیت‌های توانمند در سطوح مختلف و ارزش قائل شدن برای یک قشر خام و ساده اشاره نمود.
ما را اندر خم و ابروی تو نباشد امید ***** پس شیپور تدبیر را مکن خالی ز امید
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید