خاله خاله تحفه چاره چاره!

اکسیر حیات استاد به شرط بقای حیات ریز به ریز سوزن نخواهد گفت دور به دور گرچه قطره جادو گویند سپاس سپاس ای فلک هزار چرا خاله سپاس! اساسا خاله فقط بهر چاره رضاست و امروز گویند تنها کبریا رضاست بس که وقت‌شناس و خدعه‌شناس است بهر قماش امامزادگان! پس ستاره ستاره یکی است و شاید دو تا کمر خواهد بهر خاطره خاطره!

ظرافت و زیبایی خلقت حیرت‌انگیز است در حالی که تازه ندیده و نشنیده زود زود گویند نور نور! اینان ز خاله خاله گویند چرا نباشند بهر خاطره خاطره و اینجاست که سفره اشتها شک گیرند چرا تنها خرمای انتهاخاطره؟! ببینید رخت شستن هیچ نباشد بهر کبریا و قرار باشد چپ و راست آره آره نباید بهر خاله خاله زمین بمانید دیگر چه کاره چه کاره!

در طول تاریخ عموما مردها بهر زایمان زنان نامحرم بوده‌اند و هزار هزار محرم تشریف داشته‌اند در حالی که نازترین و زیباترین منت ربنا؛ صفر تا صد بوده است و خواهد بود! باز مزه مزه گویند سربند هم خواهد یا خاله ریز پرسیده شود بهتر است؟! عزیزان من گر بدانید هیچ نفرمایید تا امروز نیز بگذرد گرچه درخت دانش امان ندهید تا شاید چند روزی زودتر بگیرید اکسیر دانش!

ادیان به واسطه اشتغالزایی حلال نفرمودند سیل پرشور خاله خاله را بلکه بهر فقدان امکانات آموزشی مستحب موکد نفرمودند شوهر شوهر و غیر سراغ دیگر بفرمایید قشنگ قشنگ! به عبارت دیگر نازترین، شیرین‌ترین و نورترین منت همان صفر تا صد است و غیر هر که هر چه خواهد بگوید، دیگر حس و حال آره آره نیست تا بگویند خاله بگوییم چاره چاره؟!

در بحث زایمان به وضوح می‌توان تفاوت انار با خرما و عسل را لمس نمود چرا که انار انار بهر پیچ گوید هیچ و بهر هیچ گوید پیچ! زنجیر روزگار بهشت و جهنم بفرماید چه کار در حالی که تقصیر روزگار گویند چرا رسم ماندگار بس که شور ازل نامحرم بسازد نوکر ابد …

بنازم ز ناز ناز مادر عسل ***** بسوزم ز وای وای جانم عسل

گرچه هیچ نخواهد بیشتر شرم ابد ***** بس که راز راز گوید عسل