ارباب حلقه‌ها

سخن گفتن پیرامون اسلام هر چه خواهد شوکت نخواهد بهر منت بیشمار! فلج کردن که هیچ، زنجیر و شکنجه دروغ است بهر افترا تا مبادا بگردد عزیز و استوار! عجب است بهر تاس روزگار که جفت شش تمامی ندارد بهر بوسه بسیار!

دانه دانه بهر آوازه عارفانه برکت است نزد سالار عاشقان تا بگردد بیش از این عزیز و استوار! پس ندانی بدان پوچ‌بازی سیم نهان منت بود بهر جان عیان! پس آفرین و هزار آفرین بر حکمت نهان و عیان که عمری است منت است بهر سروران!

عقده، تحفه یا رتبه هر چه هست این است فضل جهان گر ندانی بدان؛ من آنم که عمری کوفتم این و آن تا بگردم سالار حکمت‌پیشگان پس تا توانی مگو که دانه دانه رتبه است بهر منت جهانیان!

یکی گویم و مابقی بماند غیر من؛ کرونای منحوس از ازل نداشت ماسک و هوش گرچه عالم بگفت و باز بگفت ماسک و هوش! زمان بگذشت و شوکت سه سال دوا گشت بهر عزیز و استوار …

زین پس من آنم که بودن یا نبودن بگردم عزیز و استوار تا بچرخی بهر این و آن نزد جهانیان! دیوار و ماه جهان نداشت که امروز زلیخاست! پس آفرین بر تو که هیچ بکردی منت دیوان‌سنا!

درس امروز را بتوان نگاشت؛ پس بماند بیش از این بوسه رندان‌عروس تا بگردد بار دگر عزیز و استوار!

دین اسلام در بحث مشروبات الکلی به وضوح بیان نموده است که مشروب برای بدن انسان مفید است اما ضررش بیشتر است! به عبارت دیگر حکم تحریم مشروبات الکلی هر چه بوده است جنگ با خدا عنوان نشده است در حالی که جنگ با خدا در مکتب ابر و ماه حلال است اما نفع کمتر از ضرر حرام!

عقل نرمال تشخیص می‌دهد که مست کردن هنر نیست بهر ارباب حلقه‌ها چرا که برناعروس عزیز است و استوار! همچنین درد کلیه و شکم عبرت است بهر حکمت و برنامه این و آن تا بچرخی عالم را بهر این و آن …

در بحث حجاب نیز به هیچ وجه نمی‌توان حلال را حرام نمود چرا که تیر خلاص بابت چند شعار نور خداست گر نمانی بدان اما کشف توری زمان حرام است بهر عفت بیشمار! به عبارت دیگر حکم آن است که ندانی بهر چیست چرا که همه چیز بهر منت بوسه است تا بچرخد نوبت این و آن …

به عنوان مثال چاپ هزار هزار بیشمار خطابه و قصه پیدا و پنهان حرام نیست بهر اسراف و نماز اما سخن گفتن پیرامون شرمندگی نزد ضعیفه و عمرش حرام است بهر کفار و مشرکین بیشمار!

به عنوان مثالی دیگر نمی‌توان بیل به دست گرفت و همچون پیغمبر و علی کار کرد و باز هم کار کرد چرا که عالم درس نخوانده است بهر بیل و کلنگ این و آن! خنده‌دار است که حتی امام صادق نیز کشاورزی می‌کرده‌اند اما این بهر دایناسور بوده است ای حلواپران!

شاید تازه درک کرده‌ام که چرا علی با چاه سخن می‌گفت و یک عمر تربت می‌گرفت بهر علم خود؛ داستان غربت و حسرت بوده است نه این و آن!

بنده تنها مانده است پیرامون عوالم برزخی عمو و عموزادگان سخن بگویم تا بگردم مقتدای ذوالفقار چرا که مرگ حق است و زنگ نعمت است بهر رندان‌عروس تا بگردم عزیز و استوار! امروز مولا خودش می‌فرماید که پس از فقدان سرور نخواهم چاپ هزار و هزار بهر بوسه‌های هزار و هزار حیات! بنابراین کتاب که هیچ، فیلم و دوریال هم نباشد خواهشا تا نگردد بیش از این بوسه عالم‌قشنگ …