نفرت ناعادلانه

0
یک مجموعه بهینه ورودی و خروجی قابل دفاع می‌طلبد. همچنین دفع ضایعات ضروری به نظر می‌رسد چرا که مکانیزم عقل و طبیعت است. بنابراین هر چیزی در جای خود بی‌همتاست!
پلیس بودن یک شغل سخت و سنگین است چرا که از یک طرف مبارزه علنی با سیاهی‌ها نه تنها جان افراد بلکه هست و نیست آنان را تحت شعاع قرار می‌دهد و از طرف دیگر به واسطه ساختار حکومتی پلیس نمی‌توان همواره نور بود. بحث فشارهای روانی ماهیت شغل پلیس‌ها بحث دیگری است در حالی که کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد.
چند روز پیش CNN مطلبی با عکس زندان یکی از 4 پلیس پرونده جورج فلوید منتشر کرد تا استاد به واسطه شدت همه چیز خردبافی را منت‌نوازی فرمایند! در موضوع قتل جورج فلوید بخش غالب به دنبال مجازات پلیسهای خاطی بودند در حالی که علت اصلی شکل‌گیری چنین نفرتی مورد تاکید قرار نگرفت. فردی که 8 بار دستگیر می‌شود و بعد از دو روز آزاد می‌شود لزوما مزه ندارد. در سوابق کیفری جورج فلوید سرقت مسلحانه و آدم‌ربایی یک زن باردار نیز بیان شده است که به هیچ وجه با مزه نیست. همچنین زورگیری این فرد با عنوان سرقت پوشانده شده است در حالی که مدل سرقت‌ها لزوما یکسان نیستند. لازم به ذکر است که در زمان دستگیری آخر ظاهرا این فرد حتی در مقابل چند نیروی پلیس نیز مقاومت کرده است اگرچه دارای حالت نرمال نبوده است.
یک افسر پلیس نباید در یک فضای خسته‌کننده و مزخرف روزگار بگذراند و در عین حال عزت یک پلیس نباید نفرت گردد. در حقیقت عقل بهترین راهنماست و حکم می‌نماید که پلیس عزیز و استوار حکاکی گردد. بدیهی است که سوء استفاده از قدرت معنایی ندارد اما همه چیز ارادی نیست …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است