بزم آتش!

0
پیش‌بینی خلق یک باتلاق امکانپذیر است و در عین حال یادآوری همه چیز میسر می‌باشد. بنابراین افسانه قرن پیشاپیش وقوع بحران اقتصادی را تبریک عرض می‌نماید تا همگان بنوازند که رسم زمین پیمانه دارد!
نرخ بهره یکی از موثرترین ابزارهای پولی است و در عین حال پنجره‌ای است به رنگ‌های مختلف. رنگ سبز محدوده %0 را مورد تاکید قرار می‌دهد و رنگ زرد محدوده %2 در حالی که رنگ قرمز محدوده %4 و بالاتر را کرامت می‌نماید!
بهره در ابعاد گوناگون ویرانگر است. در بعد اقتصادی به سادگی می‌توان اثبات نمود که در بلندمدت تورم‌زاست و تنها در کوتاه‌مدت و احیانا میان‌مدت قابل استفاده است. همچنین بدیهی است که تولید و اشتغال را نابود می‌نماید. در بعد روانشناسی باعث ترویج قساوت و بی‌رحمی می‌شود چرا که هر کس در ازا هر دو زار پول به دنبال بهره معقول خواهد بود! در بعد اجتماعی حداقل فرهنگ تن‌پروری و ریسک‌گریزی را مورد تاکید قرار می‌دهد چرا که عقل نرمال نمی‌تواند تقبل ریسک و کار کردن را بهتر از دریافت بهره ارزیابی نماید.
از آنجایی که همه چیز زنجیر است می‌توان تبعات منفی بهره را به افزایش جرم و جنایت، افزایش اختلاف طبقاتی، افزایش طلاق و … مرتبط ساخت در حالی که بشر خودش همه چیز می‌داند!
نعمت بازارهای مالی می‌تواند در باتلاق بهره غرق شود چرا که عایدی بدون ریسک باعث رکود معاملات می‌گردد. به عنوان مثال در شرایطی که امید به آینده کمرنگ می‌شود ریسک کردن احمقانه به نظر می‌رسد  مگر افرادی که به هر دلیلی مجبورند و بدیهی است که بخش غالب نیز سرخورده خواهند گشت.
فدرال رزرو نرخ بهره را به %4 رساند که از نظر بنده اشتباه بود چرا که موج تورمی جنگ نباید به وسیله موج ربوی جنگ تشدید گردد. همچنین ساختار اقتصاد ایالات متحده خلاقیت‌زاست در حالی که بهره به هیچ وجه مبارک نمی‌باشد.
بهره ساده دارای تبعات مختلفی می‌باشد در حالی که بهره مرکب یکی از جلوه‌های همه چیز است. نکته جالب اینجاست که پس از به خاک سیاه نشاندن مستکبران و گردنکشان می‌توان تابوی حراج را به قیمت بسیار پایین‌تر از ارزش واقعی برافراشت تا همگان بیاموزند که مشق مکتب فراتر از عبرت‌هاست …
شمارش معضلات و بحران‌های ایالات متحده به واسطه عدم وجود سیاهی است چرا که پیچیدگی خطوات و بدعت‌های شیاطین به ویژه شیطان بزرگ بیشتر شده است. به عبارت دیگر همه چیز به واسطه شیطان لعین حادث می‌گردد چرا که بنگ پیچیدگی پوشش می‌خواهد!
ظلم به یک زن نشانه‌ای از یک ساختار مکتب‌وار نبود چرا که شیطان اعظم همواره خواب ندارد تا در قالب یک پوشش بسیار پیچیده همه چیز را منت‌نوازی نماید. بنگ روز و شب نمی‌شناسد تا پیچیدگی بیش از پیش نمایان گردد. تلخی و شوری پیمانه ندارد تا بنگ زرنگ اشهد گردد ز همه چیز …
هیچ غلطی نکردن رخ داد اما برادر شیطان بزرگ گرمابه بود که همه چیز پیمانه گشت. عمر گذشت در حالی که بزم آتش حداقل برای شیطان اعظم انکار ندارد چرا که از جنس آتش است …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است