جوهر تدبیر!

0
روزگار که می‌داند همه چیز آفتابی است اما هر ترکه‌ای تدبیر دارد! اجرای سیاست‌های نادرست می‌تواند طعم همه چیز را متمایز نماید در حالی که نظم داستان قابل انکار نمی‌باشد. انصاف که مال ما نیست اما در مریخ همه چیز به هم زنجیر است!
نقد کردن و احیانا نابود کردن یک فرد یا گروه عموما با نیت خالص و برای رضای الهی صورت می‌گیرد اما قاعده «از هر دستی بدی، از همان دست هم خواهی گرفت.» یک قاعده رایج می‌باشد!
به هر ترتیب ماه پشت ابر نمی‌ماند اما جوهر تدبیر آموزنده روان گشت تا همه چیز در کنار هم زیبا گردد! به عنوان مثال در دوران شکوه دیپلماسی و تدبیر تا چه حد راحت و بی‌رحمانه سرمایه‌های کوچک و بزرگ نابود گردید تا نرخ تورم به شکلی هنرمندانه کنترل گردد یا در دوران شکوه رنگ‌بازی تا چه حد خردمندانه گران کردن و باز هم گران کردن در دستور کار قرار گرفت تا تهدید نقدینگی به طور کامل محو گردد!
آقای روحانی به هیچ وجه همانند آقای احمدی‌نژاد نبودند اما روزگار چه زیبا همه چیز را خط‌خطی کرد! به عنوان مثال قیمت نفت نه تنها هیچگاه 150 دلار را تاچ نفرمود تا دلار مستکبران خوار گردد بلکه مجانی شدن را هم در آغوش کشید! همچنین حساب ذخیره ارزی در یک چشم به هم زدن اهورایی نگردید چرا که پیش از آن ترتیب کارها داده شده بود!
از نظر بنده، آقای روحانی خام و نسنجیده گام برنمی‌دارند و در عین حال حداقل‌ها را رعایت می‌نمایند اما شاید نتوان قدرت دعا و درود ملت را با جوهر تدبیر اندازه نمود! گاهی اوقات سخن گفتن همانند قدم زدن می‌تواند حس سبک شدن را القا نماید. به عبارت دیگر هر چیزی در جای خود می‌تواند دارای طعم مطلوبی باشد.
در حال حاضر شاهد یکی دیگر از هنرنمایی‌های جوهر تدبیر می‌باشیم که یک بچه هم می‌تواند در کنار لبخند بر دهان داستان را توصیف نماید. نوع برخورد آقای روحانی با بحث بازگشایی مدارس به طور کامل از نوع نگرش ایشان و تیم همراهشان نشات می‌گیرد چرا که یک روش با کمترین مخاطره را انتخاب نمودند اما به راستی این روش بهترین گزینه بود؟
رفتن یا نرفتن دانش‌آموزان به مدرسه تفاوت چندانی ندارد اما موضوعاتی همچون عقب‌افتادگی تحصیلی آینده‌سازان!، حیف و میل شدن استعدادهای فرزندان ایران‌زمین!، زیر سوال رفتن حقوق کادر آموزش و پرورش و … جوهر تدبیر را به سمت رویکرد فعلی هدایت نمود.
جوهر استاد نیز اهورایی است اما شاید مرهمی باشد بر زخم‌های بیشمار آقای ادعا! بنابراین می‌توان جوهر را حرام کرد و به صورت اجمالی چند موضوع را بررسی نمود.‌

ضرورت تحول در نظام آموزشی

نظام آموزشی ایران بسیار ضعیف و غیرقابل دفاع پایه‌ریزی شده است به گونه‌ای که بود و نبودش تفاوت چندانی ایجاد نمی‌نماید. در حال حاضر بهتر است از شرایط ایجاد شده به نحو احسن در جهت بازنگری در بخش‌های مختلف نظام آموزشی کشور استفاده نمود. به عنوان مثال می‌توان تالیف کتب درسی را به معلمان سپرد و تهیه کتاب‌های الکترونیک پیرامون تحول نظام آموزشی کشور را تا انتهای سال جاری در دستور کار قرار داد. به عنوان مثالی دیگر می‌توان از ظرفیت وقت آزاد کادر دفتری مدارس در جهت ایجاد آمادگی بدنی و انجام آموزش‌های لازم استفاده گردد تا مسئولیت مدیریت و هدایت دانش‌آموزان به شکل بهینه صورت گیرد.

بازخوانی مجدد نمره عینک‌ها

در صورت پیگیری برخی اصلاحات به سادگی می‌توان عینک کادر آموزشی کشور را شماره نمود و در نهایت اصلاح ساختارها را در دستور کار قرار داد. به عبارت دیگر در دورانی که همه چیز مشخص است می‌توان به مرور دستاوردها مشغول شد و تنها اندکی تغییر را ضروری دانست!

تقسیم کار و جلب مشارکت

به منظور افزایش ضریب موفقیت موضوع می‌توان از ظرفیت اولیا استفاده نمود.

برچیدن هنرنمایی‌های دیجیتالی

از نظر بنده بهتر است هیچ ابزار دیجیتالی در فضای کلاس مدارس وجود نداشته باشد و این موضوع به صورت کامل اجرا گردد. بحث تحول در نظام آموزشی کشور  در سال‌های گذشته دقیقا یک شعار بوده است تا یک مطالبه در حالی که در هر شرایطی می‌توان به دنبال بهترین‌ها بود. به عنوان مثال در دوران کرونا می‌توان به جای وقت تلف کردن‌ و گذران وقت از فرصت موجود به منظور تحول در نظام آموزشی کشور استفاده نمود.
با توجه به شرایط فعلی، مدرسه رفتن دانش‌آموزان نمی‌تواند دارای پشتوانه باشد. همچنین درگیر نمودن یک ملت به وسیله فضای مجازی به سادگی قابل نقد می‌باشد.
از نظر بنده، نه تنها در دوران کرونا بلکه در شرایط عادی نیز بهتر است آموزش فراگیر و اصلی توسط صدا و سیما صورت گیرد. همچنین بهتر است یادگیری مهارت‌های دیجیتالی در قالب کتابی با عنوان «دنیای تکنولوژی» از مقطع سوم ابتدایی تا انتهای دوران تحصیلی مورد تاکید قرار گیرد.
در کشورهای سوسیالی بازی دادن و صرف هزینه‌های تبلیغاتی بدون نتیجه یک امر رایج می‌باشد. به عنوان مثال می‌توان چند خیابان را آب‌پاشی نمود و در عین حال از بالا رفتن روحیه ملت لذت برد!
بحث ضدعفونی مدارس نیز به اندازه‌ای تمسخرآمیز است که گذر از آن مطلوب‌تر است اما می‌توان تنها هزینه کردن و باز هم هزینه کردن برای حفظ و تقویت روحیه ملت را قابل تحسین ارزیابی نمود!
روش برخورد چین با ویروس کرونا بیشتر یک تئاتر یچه‌گانه بود تا یک رویکرد قابل ئفاع. بدیهی است که گذشت زمان همه چیز را آشکار خواهد نمود و در عین حال پرواز بر روی ابرها را توجیه خواهد نمود.
از نظر بنده، ساختار چین نمی‌تواند در بلندمدت در حال ترقی و پایدار ارزیابی گردد. بررسی سبک زندگی چینی‌ها موضوع یک کتاب است اما نمی‌توان برخی رویکردهای آن‌ها را عقلانی در نظر گرفت. به عنوان مثال همواره کپی کردن هنر نیست. همچنین عدم رعایت استانداردهای قابل دفاع یک نوع نگرش منفی را القا می‌نماید. به عنوان نمونه تولید عسل‌های ساخته شده از آب فاضلاب یک موضوع ساده و گذرا در ذهن مشتری نمی‌باشد در حالی که چکونگی اعطای مجوز صادرات به چنین محصولاتی به طور کامل زیر سوال می‌باشد.
شرایط ایران امروز همچون آشی است که هر چه جلوتر می‌رود عطر و طعمش متمایزتر می‌گردد اما همه چیز زنجیر است!

صداقت جذاب، سیاست خاص و درایت کیمیاست.

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید