حکایت خورشید آسمان‌ها!

0
قانون جنگل بیان می‌نماید که می‌توان از دشمن نیز آموخت و در عین حال همواره پیشرفت را مطلوب ارزیابی نمود. همچنین بیان می‌نماید که بت ساختن از هیچ چیز پسندیده نمی‌باشد در حالی که همه چیز زنجیر است!
به صورت کلی ساختار ایالات متحده خلاقیت‌زا می‌باشد. عقل حکم می‌نماید که هر چیز خوب مثبت ارزیابی گردد و هر چیز بد منفی. بسیاری از ساختارهای ایالات متحده قابل تحسین می‌باشند و برخی ساختارهای این کشور فلاکت‌زده و ویرانگر. به عنوان مثال ساختارهای اقتصادی این کشور بسیار مترقی و پیشرفته می‌باشند در حالی که توزیع و فروش سلاح در بین اقشار مختلف بسیار تمسخرآمیز است …
تعریف و تمجید از یک شخص یا یک گروه عموما با مقاصد خاصی صورت می‌گیرد. به عنوان مثال می‌توان فرمانبرداری از شخص یا گروه خاصی را به نمایش گذاشت. چنین رویکردی هنرمندانه نمی‌باشد چرا که پرچمداری با دست خالی میسر نمی‌گردد! بدیهی است که نمی‌توان همه چیز را ستایش نمود و در عین حال در مقابل همه چیز سکوت نمود اما رویکردهای بهینه تحسین برانگیز می‌باشند.
از نظر بنده، حمایت از آزادی در همه زمینه‌ها لزوما بهینه نمی‌باشد. به عنوان مثال بحث آزادی‌های جنسی لزوما متفکرانه نمی‌باشند. طبیعت در موضوعات مختلف الهام‌بخش است. به عنوان نمونه رواج برخی ازدواج‌های احمقانه یا تدریس مسائل جنسی برای کودکان و خردسالان در حیات وحش قابل مشاهده نمی‌باشد اما غربی‌ها همواره می‌اندیشند که هر اندیشه‌ای نمی‌تواند میراثی گرانبها باشد. به عنوان مثالی دیگر سیستم‌های حمایتی-اجتماعی غربی‌ها علیرغم اصلاحات صورت گرفته نسبت به رویکردهای اولیه لیبرالیسم کماکان جای کار دارند. به عنوان نمونه در زمان وقوع بحران‌های اقتصادی، مصادره منازل مردم در دستور کار قرار می‌گیرد که شاید تحسین برانگیز نباشد.
موج‌سواری همواره هیجان‌انگیز نمی‌باشد چرا که شرایط همواره آفتابی نیست. ساختار فعلی ایران عموما ایستا و احیانا افول‌محور می‌باشد. بیان همه چیز امکانپذیر نمی‌باشد اما مرور برخی رویکردها خالی از لطف نیست.
اول از هر چیزی احترام به بزرگتر با یکسری کلمات و جملات پوچ رابطه‌ای ندارد. ثانیا مطالعه تاریخ عبرت‌آموز می‌باشد. بنابراین نمی‌توان نقد امام علی (ع) توسط مخالفانشان در مسجد کوفه را حقارت‌آمیز قلمداد نمود.
سوسیال‌ها در بلندمدت فروپاشی را تجربه می‌نمایند و در عین حال نفرت از همه چیز را به نمایش می‌گذارند در حالی که همه چیز سوسیال‌ها نفرت‌انگیز نمی‌باشد. شاید نفرت اصلی از ناحیه عقب‌افتادگی‌های عمیق نسبت به رقبا باشد که با دروغ‌های پی در پی تنها آش را گواراتر می‌سازند.

امید به نداشته‌ها!

سوسیال‌ها به همه چیز افتخار می‌نمایند! نکته جالب داستان اینجاست که گاهی اوقات خودشان هم باورشان می‌شود که نداشته‌هایشان بزرگ و قابل تحسین می‌باشند! در حقیقت خودشان از شنیدن آمارهای خود لذت می‌برند و در عین حال همه چیز را آسمانی توصیف می‌نمایند!

پرورش میوه‌ها!

یک کشاورز عادی پس از چندین سال برداشت میوه‌های آسمانی به تغییر روش کشت روی می‌آورد. سوسیال‌ها روش کشت را اشتباه نمی‌دانند بلکه توطئه دشمنان را شیطانی قلمداد می‌نمایند!
نظام آموزشی ایران یکی از مزخرف‌ترین و احمقانه‌ترین سیستم‌های آموزشی در سطح جهان می‌باشد. در حقیقت سیستمی که بیشتر به دنبال سرگرمی است تا آموزش می‌تواند نتیجه میوه‌های خود را پس از چند دهه جانفشانی شماره نماید. یک دنیا هزینه برای گلچین نخبگان و سوزاندن آینده‌سازان یک دستاورد است چرا که سیاهنمایی تنها کار شیطان می‌باشد. بنده هم می‌دانم که قصه گفتن یک مهارت است چرا که چپ و راست قصه می‌گویم.

شمارش داستان‌ها یا خلق حماسه‌ها؟!

پیشرفت بشر انتها ندارد اما انگیزه می‌خواهد. خلق حماسه‌های پوشالی انگیزه نخبگان را زنده نمی‌کند بلکه با خاک یکسان می‌نماید چرا که بشر عقل دارد و بدیهیات را تشخیص می‌دهد. شمارش داستان‌ها بدون جوهر حیات فایده‌ای ندارد در حالی که خلق حماسه‌ها داشته‌ها را نابود خواهد نمود.

ایران امروز همه دارد و هیچ ندارد!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید