مرور کتیبه‌های عاشورا

0
بنده امام حسین (ع) را یک شخصیت برجسته می‌دانم اما انتساب شخصیت خود به ایشان قابل قبول نمی‌باشد چرا که همه چیز را آسمانی مشق نمی‌نمایم. جامعه امروز نیز بهتر است همه چیز خود را آسمانی در نظر نگیرد و در عین حال به مرور درس‌های عاشورا بپردازد.
کربلا در کره مریخ قرار ندارد و در عین حال آسمانش همانند مریخ سرخ نیست. بنابراین به سادگی می‌توان پیرامون این واقعه تفکر نمود. مقایسه زندگی امروز با واقعه عاشورا عموما از نگاه مظلومیت امام حسین (ع) و یاران ایشان با مظلومیت خود و نزدیکانمان می‌باشد در حالی که با کمی دقت می‌توان فاصله خود با کربلا را فاصله مریخ تا کربلا ارزیابی نمود.
خود را حق دانستن و رای به خود دادن یکی از موضوعاتی است که در دوره فعلی بسیار رایج شده است. بررسی ریشه این موضوع از بحث این مطلب خارج است اما منشا اصلی این معضل به تفکرات و گرایشات زنانه برمی‌گردد. سخن گفتن پیرامون عیب‌های فردی لزوما مورد اقبال قرار نمی‌گیرد در حالی که زندگی ما همان است که خودمان به دنبال آن هستیم.
شمارش تناقض‌های زندگی امروز با عاشورا کار دشواری نمی‌باشد. به عنوان مثال می‌توان تنها چند رویداد شبانه‌روز گذشته را مرور نمود و بر آسمانی بودن خود و اطرافیانمان مهر تایید زد!

مسافرت‌های کرونایی

بحث کرونا و ایجاد محدودیت برای سفرها امری بود که در روز گذشته مورد بحث قرار گرفت. موضوع ایجاد محدودیت در ایام تعطیل به دلیل ویروس کرونا امری است که در نگاه تک‌بعدی قابل تحسین می‌باشد در حالی که عموما ابعاد دیگر داستان در نظر گرفته نمی‌شوند. مجریان صدا و سیما و فرمانده قابل احترام نیروی انتظامی پیشنهاد ایجاد محدودیت را مطرح نمودند و در عین حال حقوق کم یا زیاد ماهیانه را در جیب خود می‌بینند در حالی که بدون حرکت، آب از آب تکان نمی‌خورد. در شرایط فعلی بسیاری از کسبه و فعالان بازار به کارمندان دولت غبطه می‌خورند چرا که در کمال آرامش و بدون تقبل ریسک خاصی امورات خود را خوب یا بد می‌گذرانند در حالی که بسیاری از فعالان بازار دقیقا به خاک سیاه نشسته‌اند. پیش از کرونا به واسطه شرایط خاص کشور، بسیاری از مشاغل خدماتی و احیانا واسطه‌گری با رکود مواجه بودند و پس از کرونا دیگر تکلیف مشخص گردید!
شب گذشته در بخش خبری ساعت 21 شبکه یک مصاحبه زنده‌ای با یکی از پزشکان ستاد مقابله با کرونا پخش گردید که صدا و سیما به صورت یکطرفه تصمیم ستاد مربوطه را اشتباه ارزیابی نمود و پس از قبول نکردن موضوع، ارتباط به صورت یکطرفه قطع گردید که از نظر بنده قابل تحسین می‌باشد!
در علم اقتصاد و به ویژه در اقتصاد ایالات متحده مفهومی به نام حرکت نیروی کار (Labor Mobility) وجود دارد که یکی از شاخص‌های جالب در پویایی اقتصاد یک کشور یا منطقه می‌باشد. شاخص مذکور بیان می‌نماید که به عنوان مثال در دوران رکود و کاهش فعالیت‌ها، حرکت نیروی کار که به معنای تغییر شغل و حرکت از کاری به کار دیگر می‌باشد کم یا متوقف می‌گردد. این موضوع یک امر خوشایند نمی‌باشد چرا که به عنوان نمونه بهره‌وری و خلاقیت نیروی کار زیر سوال می‌رود!
در شرایط فعلی طرح مفاهیمی همچون حرکت نیروی کار بیشتر وقت تلف کردن است اما نمی‌توان از اهمیت تردد مسافران غافل شد چرا که بلای فقر به مراتب سنگینتر و عمیقتر از کرونا می‌باشد.
در دوران دانشجویی، بیشتر عدم مدیریت صحیح توسط مسئولین مورد تاکید قرار می‌گرفت و در عین حال وجود قوانین کافی و نیروی انسانی تحصیلکرده و کارآمد به عنوان نقطه قوت کشور قلمداد می‌شد در حالی که با گذشت زمان متوجه شدم که همه چیز آسمانی است!
در ایران امروز عموما همه افراد منتقد می‌باشند و در عین حال به همه چیز خرده می‌گیرند در حالی که عملکردشان به دلیل شرایط نامطلوب و عقب‌افتاده ایران حادث می‌گردد! به عبارت دیگر برخی افراد تنها به دنبال خلق رزومه‌ای درخشان هستند چرا که دنیا دو روز است و تدبیر آن همیشگی!

مسئولیت‌پذیری یا تعهدپذیری؟

در نظام مترقی بهداشت و درمان کشور، پاسخگویی متصدیان بیش از انتظار است چرا که به عنوان مثال نمی‌توان نسخه بیمار را وحی خداوندگار دانست! در حقیقت یک پزشک می‌تواند برای چند دقیقه صحبت، دستمزدی معادل یک یا چند روز کارگری کردن برای خود مطالبه نماید اما در زمان عدم ثمربخشی نسخه خود نمی‌تواند حداقل هزینه دریافتی از ناحیه خود را مرجوع نماید. بدیهی است که در چنین موضوعی نمی‌توان تنها هزینه ویزیت را مرجوع نمود چرا که هزینه داروهای خریداری شده و مهمتر از همه وقت اتلاف شده از بیمار نادیده گرفته شده است.

طبل عزا در ساعت 12 نیمه شب!

راه کربلا مشخص است اما ظاهرا داستان چیزهای دیگری است. به عنوان مثال دسته عزاداری که در ساعت 12 نیمه شب بر طبل خود می‌کوبد به راستی درک نمی‌کند که شاید کسی مریض باشد، خواب باشد یا …!
همچنین الهه‌هایی که دسته عزا را همراهی می‌نمایند ظاهرا نمی‌دانند که قالب قالب کمالات حرام کردن از آیین این مراسم نیست!

ز حق مگو که با توست ***** به روزگار گو که بر توست

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید