در و تخته افسانه جومونگ و مختارنامه

2
مقایسه دو فیلم «افسانه جومونگ» و «مختارنامه» می‌تواند بسیار آموزنده باشد. در دورانی که سخن گفتن عموما راهگشا نمی‌باشد می‌توان به عقده‌گشایی اندیشید تا شاید روزگار به حال ما اندیشه نماید.
گاهی اوقات همه چیز سخن گفتن و تنها سخن گفتن می‌باشد در حالی که خروجی‌ها به وضوح قابل مشاهده می‌باشند. اسطوره‌های عصر امروز ساده‌ترین نکات را مشق می‌نمایند تا در اوج هنرنمایی فاخرترین آثار را تولید نمایند! به منظور تشخیص پیشرفت‌ها بهتر است به دانشگاه رفت و یک دنیا مشق نمود تا شاید حداقل‌ها بر عقل‌های زمینی ملت الهام شوند! باید توجه کرد که دشمنان قسم خورده همواره در کمین هستند تا الهه‌های ما را شکار نمایند و در نهایت پرده‌های گلشیفته‌هایمان را بدرند!
افسانه جومونگ یک فیلم بسیار پرمخاطب بود و در عین حال دارای مجموعه‌ای از تصاویر و المان‌های قابل تحسین می‌باشد در حالی که نوع فیلمنامه‌نویسی آن بسیار بچه‌گانه بوده است.
جومونگ در این فیلم بارها و بارها توسط برادر ناتنی خود مورد سوء قصد قرار می‌گیرد در حالی که به دفعات می‌تواند برادر خود را حذف نماید اما خشم خود را کنترل می‌نماید و اسطوره قصه به واسطه کنترل خشم خود، بارها و بارها آسیب می‌بیند!
اسطوره قصه‌ای که به سادگی اسیر را می‌کشد نباید برادری که پدرش را کشته است حذف نماید! در حقیقت نوع فیلمنامه‌نویسی کره‌ای‌ها به طور کامل زیر سوال می‌باشد که چگونه قهرمان‌های فیلم‌های خود را به سخره می‌گیرند تا زمان فیلم‌هایشان افزایش یابد در حالی که هر چیزی حدی دارد.
  • چرا صنعت فیلم‌سازی کره جنوبی به سرعت در پشت ابرها پنهان شد؟
  • آیا بازی با مخاطب می‌تواند در بلندمدت ثمربخش باشد؟
  • چگونه می‌توان با یک سبک مشخص به تولید فیلم‌های متعدد پرداخت؟
  • چرا اسطوره‌های فیلم‌های کره‌ای باید همواره خیانت‌های متعدد را با تمام وجود لمس نمایند؟
  • چگونه می‌توان تا اواخر فیلم‌های موسفیدکن، خیر و شرهای اصلی را توانمند مشاهده نمود؟
در حقیقت اثر فاخر آن است که وقت و پول ملت را تا جایی که می‌تواند حرام نماید! رنگ‌بازی اصول و قواعد خاصی دارد در حالی که هر خردمندی می‌تواند همه چیز را رنگ نماید!
فیلم «افسانه جومونگ» به صورت پیوسته وقت خریدن را به نمایش می‌گذارد چرا که اسطوره فیلم به هر دلیلی همواره نباید برخی کارهای بدیهی را انجام دهد تا حیات فیلم ادامه یابد. به عنوان مثال جومونگ ظاهرا درک نمی‌کند که می‌تواند همانند اسطوره‌های قابل تحسین در زمان و مکان مناسب از دشمنان خود انتقام بگیرد در حالی که انتقام گرفتن لزوما ناپسند نمی‌باشد. به عبارت دیگر اسطوره فیلم برای آن که حیات فیلم ادامه یابد مجبور است به صورت پیوسته و بسیار بی‌مزه از انتقام گرفتن صرف‌نظر نماید تا هم فیلنامه‌نویس محترم راحت‌تر باشند و هم هزینه‌های فیلم کاهش یابند!
از نظر بنده، فیلم «افسانه جومونگ» به هیچ وجه آموزنده نمی‌باشد چرا که با زور می‌خواهد بگوید:
«خوب بودن به رنگ فیلم‌های کره‌ای عموما ثمربخش می‌باشد!»
یک اثر فاخر همانند بازی در مهد کودک مخاطب خود را به سخره نمی‌گیرد و در عین حال تحسین‌برانگیز می‌باشد در حالی که صنعت فیلم‌سازی کره جنوبی به پول گرفتن و تنها پول گرفتن علاقه دارد!
صنعت فیلم‌سازی کره جنوبی در چند فیلم توانست مخاطبان خود را به سخره بگیرد در حالی که به مرور زمان جایگاه خود را از دست رفته می‌بیند چرا که ریا و نیرنگ را با طعم تکراری به مخاطبان خود عرضه نمود.
فیلم «مختارنامه» براساس یک داستان واقعی ساخته شده است و در عین حال آینه‌ای است از پیروزی خیر بر شر در دنیای حقیقی.
بدیهی است که آثار تولیدی در ایران امروز یا فاخر می‌باشند یا مظلوم در حالی که خودستایی و بیان خزعبلات با واکنش خاصی مواجه نمی‌گردد.
از نظر بنده، فیلم فاخر «مختارنامه» یکی از مزخرف‌ترین و بی‌مایه‌ترین آثار تولیدی در صدا و سیما جمهوری اسلامی می‌باشد که در نهایت فضاحت قریب به 7 سال به طول انجامیده است!
گاهی اوقات می‌توان سر خود را همچون کبک در برف نمود و همه چیز را اسطوره‌ای و قابل تحسین در نظر گرفت در حالی که ساده‌ترین مسائل مورد تاکید قرار نمی‌گیرند. توانایی بدنی و مهارت‌های فردی بازیگران عموما تنها مزیت آن‌ها نسبت به افراد عادی است که در ایران امروز همه چیز مطلوب ارزیابی می‌گردد!
در دورانی که نقش بازی کردن و به تبع آن اسطوره شدن هنر است دیگر نمی‌توان به ساحت مقدس بزرگان نزدیک شد. به عبارت دیگر هنرمندان همه کاره امروز یک نعمت می‌باشند چرا که وجود چنین اسطوره‌هایی می‌تواند بسیار راهگشا باشد!
بهتر است همواره دستاوردها را نادیده نگرفت چرا که بازیگران فیلم «مختارنامه» همانند بازیگران فیلم «افسانه جومونگ» بسیار تحسین برانگیز بین آسمان‌ها و زمین گام بر داشته‌اند! به قول آفتاب مهتاب ندیده‌ای، دکتر حسابی خودش در خواب به بنده گفت که ماهواره‌ساز ملت به هیچ نمی‌ارزد اما متاسفانه هنرمندان حقیقی تنها بال و پر ندارند!
بدیهی است که بازیگران مزیت خاصی نسبت به مردم عادی ندارند اما همگان خواسته یا ناخواسته باید اعتراف نمایند که سخت‌ترین شغل پس از معدن، نمایش یک دنیا توانمندی است که همه چیز را هم در کنار خود می‌بینند و در نهایت ژست عادی بودن را به نمایش می‌گذارند!
جمهوری اسلامی بسیاری از داستان‌ها را می‌داند و جالب است که نمی‌داند در مقابله با عدم ولایت‌پذیری برخی عزیزان چه رویکردی را در پیش گیرد! یک قاعده کلی آن است که در موضوعات پرابهام، به دست بزرگترها نگاه کرد تا شاید راه حلی پیدا شود. آمریکایی‌ها در بحث الگوسازی نه تنها افراد برجسته و قابل احترام خود را در صدا و سیما و مراکز آموزشی متمایز و قابل تحسین می‌خوانند بلکه به ساخت فیلم‌های جذاب و در عین حال واقعی از زندگی‌نامه آنان می‌پردازند. در این حالت بازیگر نقش اول، شخصیت اسطوره‌ای داستان نمی‌شود بلکه اسطوره حقیقی ماجرا بزرگ و بزرگتر می‌گردد و در نهایت بازیگر فیلم نیز به احترام او از جای خود بلند می‌شود!
عزیزان امروز ساده‌ترین مسائل را نیاموخته‌اند در حالی که به سادگی پیرامون همه چیز نظر می‌دهند. اظهار فضل در هر شاخه‌ای اگر زیانبار نباشد قابل تحمل است اما بیان نظرات آموزنده و خاص اوضاع را بیشتر آش‌وار می‌نماید. در حقیقت به دلیل ضعف سیستم، شخصیت‌های برجسته امروز تنها گروهی از بازیگران، خوانندگان و افراد مشابه می‌باشند که در هر داستانی می‌روند و می‌آیند در حالی که ریشه بسیاری از معضلات اجتماعی در کشورهای جهان سوم، برجسته بودن پوشالی چنین قشرهایی می‌باشد.

مترسک‌ها توانند همه کاره شوند ***** اسطوره‌ها نتوانند همه آوازه شوند

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

2 دیدگاه

  1. Avatar

    از کارهایی که توسط کارشناسان متعدد بررسی و ساخته شده است باید کارشناسانه انتقاد کرد نه با لحنی که مردم عادی در کوچه و بازار صحبت می‌کنند. به نظر من دیدگاه جنابعالی از نوع کوچه بازاری است نه کارشناسانه!

  2. Avatar
    فندقی روی

    من موافق حرفایتان درباره مختارنامه نیستم.
    اصولا بازیگر کارش ایفای نقش است و به نظرم شخصیت‌های داستان خیلی خوب اونو به اجرا در اوردن … این مجموعه ی اثر تاریخی‌س …
    نمی‌توان اون رو با ی فیلم صرفا سرگرم‌کننده مقایسه کرد.

یک پاسخ قرار دهید