ناجوانمردی روزگار!

0
بدون شک فهم و شعور بزرگترین سلاحی است که صاحبان امروز دنیا از آن بهره می‌برند. گاهی اوقات می‌توان خود را دانا و حکیم فرض نمود در حالی که افراد نادان هم خودشان را دانا و حکیم فرض می‌نمایند.
با روی کار آمدن آقای ترامپ، نوع برنامه اتاق فکر ایالات متحده دور از ذهن نبود اما نوع ارتباط با چین به صورت واضح قابل پیش‌بینی نیست. در حال حاضر چینی‌ها از یک طرف پول ملی خود را بی‌ارزش نموده‌اند و از طرف دیگر اقدام به عرضه دلار آمریکا نموده‌اند تا پول طرف مقابل نیز با اندکی کاهش مواجه شود.
موقعیت چین در مقابل موقعیت آمریکا کماکان در شرایط ضعف قرار دارد چرا که چینی‌ها با توجه به نوع ساختار کشورشان به شدت نیازمند تولید بیشتر و بیشتر می‌باشند در حالی که آمریکایی‌ها در حال حاضر به هیچ وجه چنین شرایطی را برای خود مشاهده نمی‌نمایند. در چنین شرایطی بحث حذف دلار دقیقا یک بلف مسخره و توخالی خواهد بود چرا که ارزش دلار آمریکا با آرام شدن اوضاع کاهش خاصی در خود نخواهد دید اما ارزش یوآن چین همانند روند گذشته خود باز هم کاهش خواهد یافت و در عین حال جایگزین شدن سایر ارزها با دلار آمریکا بار دیگر منتفی خواهد شد.
در دوره اخیر آمریکایی‌ها قابل تحسین عمل نموده‌اند چرا که افزایش تعرفه‌های گمرکی را در دستور کار قرار داده‌اند نه کاهش ارزش دلار! بدیهی است که کاهش ارزش دلار باعث عادی شدن دلار آمریکا در مقابل سایر ارزها می‌شود در حالی که دلار آمریکا کماکان یک ارز خاص و قابل احترام می‌باشد. کاهش نرخ بهره آمریکا در شرایطی که نرخ بیکاری این کشور کمتر از 4 درصد می‌باشد اگرچه باعث کاهش ارزش دلار و به تبع آن افزایش قیمت طلا و فلزات اساسی شده است اما با توجه به شرایط کاملا مثبت اقتصاد آمریکا، می‌توان افزایش ارزش دلار آمریکا را پیش‌بینی نمود. فهم و شعور بزرگترین سلاحی است که آمریکایی‌ها در اختیار دارند اما همه چیز متفکران عالم سر جای خود است!
ایران امروز در نقش محرک فروش سلاح توسط آمریکایی‌ها عمل می‌نماید در حالی که کشوری همانند عربستان سعودی دقیقا همانند یک گاو شیرده قابل احترام می‌باشد!
پس از انتخاب آقای ترامپ، قابل پیش‌بینی بود که یک جمهوری‌خواه ظاهرا دیوانه همه چیز را تغییر دهد. در حال حاضر هم می‌توان حدس زد که دوران تصمیمات ظاهرا آنی و لحظه‌ای تمام شود و رئیس جمهور هالیوودی مورد تمسخر نوع بازی را تغییر دهد! در چنین حالتی می‌توان به گزارش‌های خبرمگار جمهوری اسلامی مبنی بر استیضاح آقای ترامپ خوشبین بود و در عین حال به امپراتوری در حال ترقی ایران امید داشت!
لازم به ذکر است که نمی‌توان از نوع چرخش روزگار غفلت نمود. خساست و خشک‌دستی چه قدر زیبا سیاست تعبیر می‌شود در حالی که چرخ روزگار به هر عملی آگاه است.
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید