کنترل نرخ تورم به چه بهایی؟

0
ایران امروز به یکسری اصلاحات بنیادین در بخش‌های مختلف نیازمند است. متاسفانه در چند سال اخیر به دلیل سیاست‌های ضد تورمی و ضد تولیدی دولت، شرایط تقریبا تمام تولیدکنندگان ناراحت‌کننده و وخیم شد و در چنین فضایی به محض آن که سخن از اصلاح سیاست‌های دولت به میان می‌آمد، جمله بی‌رحمانه «ما تولیدی در کشور نداریم …» بیان می‌شد.
چون تولید قابل توجهی وجود ندارد نرخ بهره به حدی بالا نگه داشته می‌شود که تقریبا هیچ کاری توجیه اقتصادی نداشته باشد و در عین حال بخش قابل توجهی از مردم از سودهای ناشی از نظام مقدس ربوی لذت ببرند!
یکی از ویژگی‌های کشورهای جهان سوم، وجود یکسری تفکرات عجیب در برخی افراد است در حالی که به قول بزرگی؛ در کشورهای توسعه‌یافته، انواع و اقسام رویکردهای حمایتی به اجرا در می‌آیند و در مریخ به بهانه کاهش نرخ تورم، نابودی تولیدکنندگان و افراد حاضر در بازارهای مختلف در دستور کار قرار می‌گیرد!
به یاد دارم که در سال 1394 هجری شمسی و چند ماه انتهایی پیش از آن، بارها و بارها بحث وخامت رکود موجود در بازار و ورشکستگی گسترده بسیاری از تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی را به برخی بزرگان گفته بودم و در کمال بی‌رحمی باز هم کنترل نرخ تورم مورد تاکید قرار گرفت!
بنده افق موفقی برای دولت آقای روحانی نمی‌بینم که نرخ بیکاری بالا و نرخ تورم قابل توجه بخشی از افق قابل تصور می‌باشد. البته اگر انصاف داشته باشیم، تیم اقتصادی آقای روحانی اگرچه بی‌رحمانه رفتار کرد اما شاید کاری بیش از این از دستشان بر نمی‌آمد …
با توجه به شرایط فعلی کشور، شاید بدیهی به نظر برسد که نرخ تورم ظاهرا مهار شده دوباره با نرخ‌های بالاتر آشتی نماید! با توجه به کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها بدیهی است که نرخ تورم با افزایش مواجه شود.
در حال حاضر کشور به دلیل وجود عقب‌افتادگی‌های گسترده در بازارهای مالی خود، تقریبا تمام خرید و فروش‌های مرتبط با ارز و طلا را در بازارهای حقیقی و فیزیکی مشاهده می‌نماید در حالی که می‌توان بخش عمده‌ای از خرید و فروش‌های مرتبط با دارایی‌هایی همچون طلا را به بازار بورس کشاند که اجرای چنین رویکردی به هیچ وجه نوآوری نمی‌باشد. بنابراین ضروری است که انواع و اقسام ساختارها و ابزارهای مالی مرتبط با بخش مذکور به سرعت ایجاد شوند تا حداقل بخشی از تقاضای فیزیکی از بین برود.
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید