هیچ نگو حریر جان فلک خواهد خدا خدا!

0
ساختار طبیعت فراتر از انتظارات بشر حکیمانه و حیرت‌انگیز ریل‌گذاری شده است در حالی که عروس خودش همه چیز را می‌داند! بحث تکامل و زوال عقل همانند تکامل و زوال قوای جسمی، روحی و جنسی به هیچ وجه ترانه نیست بهر رقص بالا و پایین بلکه آیه‌ای است ز جوهر صاحب زمان …
یک فرد سالخورده عموما می‌تواند بیشتر حرف بزند تا موارد دیگر و همین حرف نیز در راستای انا لا… و انا الیه راجعون تبیین می‌گردد چرا که به مرور می‌توان قلم و خودکار به دست گرفت و یک یا هزار هزار کتاب منتشر نمود بهر حکمت سنگین روزگار. به عبارت دیگر گاهی اوقات عصای موسی و نفس عیسی هم نمی‌توانند خدعه نمایند بهر جادوی یگانه روزگار گرچه خرد و کلان شماره شوند در تنگ شیشه ناز!
شاید تجربه اساتید و بزرگان سالخورده بسیار ارزشمند مروارید باشد ز صدف حیات اما با کاهش قوای گوناگون به مرور دیگر نمی‌توان حساب خاصی بر روی مروارید صدف باز نمود. بدیهی است که نمی‌توان یک معیار سنی مشخص پیرامون زوال عقل تعیین نمود اما نشانه‌های راجعون تربت نیستند بهر آواز بیشمار …
چند سال قبل نتایج یک پژوهش ارزشمند به وسیله انگلیسی‌ها منتشر گردید که عبارت بود از: عدم زوال عقل علیرغم افزایش سن در افراد سالخورده! جناب دکتر می‌فرمایند که به لطف پیشرفت علم و دانش نمی‌توان بیان نمود که بیماری همچون آلزایمر بهر رنگ و نیرنگ یار حادث می‌گردد چرا که عمو نیز دل دارد بهر برنای سفره!
از نظر بنده چنین پژوهش‌هایی لزوما علمی نمی‌باشند و می‌توانند اهداف دیگری را دنبال نمایند چرا که عقل بخشی از بدن است و نمی‌تواند علیرغم زوال سایر ارگان‌ها به صورت خودمختار پرچم استکبارستیزی مشق نماید بهر عبرت روزگار!
عجیب است که افزایش سن حتی نمی‌تواند قدرت کنترل ادرار افراد را حفظ نماید در حالی که پیمانه حکمت ابد می‌گردد بهر شوق ازل! بنابراین به سادگی می‌توان درک نمود که مدل خلقت یک نوع حکاکی روشن است بهر تعیین مسیر نور منشور …
چند سال قبل یک نفس‌طلای استرالیایی بهر زار زار یا تمام تمام چند روزی روضه گرفته بود که ای مسلمانان؛ گر آره آره چرا نماندید بهر چاره چاره؟! بعد تازه کذا کذا هم کم نبافته است این بانوی سوزن‌طلا تا چه بگوید خدا داند بس که بنده خدا دلش پر بوده است ز خدا خدا کجاست بهر اجابت آن همه دعا دعا!
استرالیا یک کشور پیشرفته و توسعه‌یافته است و در عین حال از مهاجران با رنگ‌ها و نژادهای گوناگون میزبانی می‌نماید. بنابراین عقل حکم می‌نماید که حرف درست اما غیرقابل دفاع از دهان یک رئیس‌تمام الماس نگردد بهر نازی هزار هزار مروارید گران! شاید بهتر بود در مجلس زنانه این قبیل ایرادات بیان می‌گردید تا گوش گیرند که هیچ نیستند پیش چشم یک سرکه‌تمام!
دین از هر نوعش می‌تواند یک الگوی پیشنهادی ارائه نماید و در بحث مهاجران تا به حال رحم عزیز بهر ذلیل شاخص ساخته‌ای ای مادر پرده‌طلا؟! چرا عینک نمی‌گیری بهر هزار هزار که سفره تو هر چه هست دور دور نیست بهر هزار هزار رنگ و زبان در حالی که اسلام که گویی فلان فلان در ملکوتش نوشته است کاش باشید سرپناه سماق‌پیشگان!
ای مادر انگشترطلا بهر سپاس گویم که پدر فلان فلان هم گوید بعید است منظور داشته باشد گرچه مادران عموما منظور دوست دارند هزار هزار! پس آفرین بر تو که زلال گفتی و منظور نساختی ز آیه عیان گرچه ذره خدعه بد نبود ای پیر زمین و زمان!

روی ماهت فقط نگو عزیز جان ***** تا نگویم چه گفتی ای تابوت جان

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است