مهم‌ترین تجربه‌های دولت یازدهم-کنترل نرخ تورم

0
دولت یازدهم سناریوهای مختلفی را مورد تاکید قرار داد که بررسی برخی از آن‌ها می‌تواند برای تیم دولت دوازدهم راهگشا باشد. در این مختصر نوشته به صورت اجمالی کنترل نرخ تورم در دولت یازدهم بررسی می‌شود.
نرخ تورم یکی از متغیرهای کلیدی اقتصاد می‌باشد که می‌تواند با نرخ بهره رابطه داشته باشد. بدون شک یکی از موثرترین ابزارهایی که دولت یازدهم به منظور کنترل نرخ تورم از آن استفاده نمود نرخ بهره بود.
ثبات قابل توجه نرخ ارز عامل دیگری بود که باعث کاهش نرخ تورم در دوران دولت یازدهم شد. متاسفانه با بازگشت دوباره تحریم‌ها و قیمت پایین نفت شاید کنترل نرخ تورم همانند گذشته نباشد.
نقدینگی کشور در دوره 4 ساله دولت یازدهم قریب به سه برابر شد در حالی که در دوران مذکور، بسیاری از بنگاه‌های تولیدی و خدماتی یا از چرخه اقتصاد خارج شدند یا تعدیل نیروی قابل توجه را تجربه نمودند.
در حال حاضر از نظر بسیاری از اقتصاددانان، نرخ تورم فعلی کشور همانند فنری است که در نهایت با شروع تحرک نقدینگی محبوس در بانک‌ها بار دیگر به حالت تعادلی خواهد رسید!
از نظر بنده، با توجه به شرایط فعلی کشور تنها یک راه برای هدایت صحیح نقدینگی وجود دارد و آن هم بازارهای مالی است. گسترش و توسعه بازارهای مالی یکی از زیرساخت‌های توسعه می‌باشد و در عین حال می‌تواند ساختار اقتصاد ایران را دگرگون نماید.
شاهکار تیم اقتصادی دولت یازدهم، هدایت نقدینگی سرگردان به سمت بازار بورس در ابتدای تصدی امور بود که رویکرد مذکور دارای ثمرات متعددی بود اما از نظر بنده، حرکت بعدی تیم مذکور به هیچ وجه حرفه‌ای نبود چرا که به جای گسترش و توسعه سریع بازارهای مالی و تزریق مستقیم نقدینگی به بخش واقعی اقتصاد، رویکردهای دیگری در دستور کار قرار گرفت. اگر در آن زمان گسترش و توسعه سریع بازارهای مالی مورد تاکید قرار می‌گرفت؛ به صورت همزمان تورم و رکود حاکم بر کشور درمان می‌شد. لازم به ذکر است که در علم اقتصاد تحمل یکی از دو معضل تورم یا رکود در کوتاه‌مدت اجتناب‌ناپذیر می‌باشد.
در حال حاضر اجرای چنین سیاستی کمی سخت است که از ذکر دلایل آن می‌گذریم اما نباید از عقب‌ماندگی و پوچی بورس اوراق بهادار تهران به سادگی عبور نمود چرا که به عنوان نمونه از گردش مالی روزانه‌ای در حدود 150 میلیارد تومان فعلی، شاید نزدیک به 100 میلیارد تومان آن مربوط به معاملات بلوکی است!

سخن بسیار است و گوش‌های شنوا سنگین!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید