آب و جارو سپاس بهر یک چشم‌طلا!‌

0
یک مخزن طلا طلا هر چه هست عسل عسل نیست هزار هزار چرا که سفره پاک لقمه نخواهد زرد و کلاغ! پس امیر زمان بود یا نبود خورشید و ماه سم گیرید و سراسر شیشه بکارید یک ساحت پاک پاک …
آستان قدس رضوی خودش یک دنیاست گرچه نباید همه چیز عیان گفت بهر کینه و حسد آنان که حلال کرده‌اند شرق آفتاب تا شب بگویند غرب آفتاب شب دارد ناز ناز! نهادی که خدا داند چه قدر ورودی و خروجی دارد بایستی به طور کامل شیشه شود تا گرگ و کفتار روزگار طمع نورزند هزار هزار بعد طیاره گیرند کانادا سلام سلام!
بدیهی است که ساده‌ترین خدعه عبارت است از نام‌نویسی هزار هزار توریست گرچه این آن نباشد ای روزه‌دلان بهر نوبت‌دهی حیاط به حیاط نذر و نیاز عطر و ادکلن، پارچه ابریشم و ران گوسفند تا نگویند زیردست که بود آن که برداشت هزار کوزه خالی و گرفت روزه انگور عالی!
بدون شک امام رضا زر و سیم نخواهد که هیچ، نماز جز خدا هم نخواهد هزار هزار تا این همه اهل سنت پیغمبر نگویند خود امام گوساله سامری گفت حرام و شما گویید حلال؟! هزار هزار پیغمبر آمدند و گفتند خدا یکی، معبود یکی در حالی که هر روز جدید آید به بازار هنر ز ماتم قلک‌هزار!
شهر حرم ایالت مستقل است گرچه استان حرم بهر همگان است تا نگویند تصاحب کرد ز رسم اسکندر بلکه درود فرستند که درمان کرد این همه زرد و زرنگ! شاید زمانش نباشد اما قطب عالم کم یاد نگرفت از استاد فقه تک‌درس مبانی فقهی اقتصاد که بدون تعصب تدریس می‌نمود موارد ناز ناز که هر یک تنها شوهر نمی‌خواستند ناز ناز!
استاد درس دانشکده اقتصاد ریز می‌گفت اما چه می‌گفت خط به خط گرچه قماش حور و ملک هوش نداشتند ز تقدیر فلک! البته استاد بهر حرم نداشت نکته‌ای خزان خزان اما یقین که این نیز داشت کلاس شفق شفق! پس این همه گوید یک مادرکباب؛ غار حرا نکرده است نماز تا هزار هزار سوسن و لیلا نگویند مار و تسبیح که داشت ناز ناز …

رضا به که ساختی پرواز فلان ***** تا اصحاب کهف بگویند آقای فلان

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است