تدبیرهای زمینی یا مریخی؟!

0
در دورانی که در مریخ می‌توان به دنبال رفع نیازهای روزمره سرگرم بود، مرور کتیبه‌ها خردمندانه به نظر می‌رسد تا شاید به هر دلیلی همه چیز سامان یابد!
به یاد دارم که بارها و بارها حسرت وجود یک اقتصاد نرمال و قابل تحلیل را مکتب‌وار مرور نموده‌ام در حالی که همه چیز نمی‌تواند مهیا گردد! اساسا سرنوشت همان است که همگان طلب می‌نمایند و بدون شک کتیبه‌نویسی‌های پی در پی از جنس مریخ نیست!
اقتصاد شفاف و بسیار کارآمد ایالات متحده که توضیح نمی‌خواهد اما صرفا به منظور عقده‌گشایی در یک روز آفتابی می‌توان برخی خزعبلات را لگدمال نمود و در عین حال به افق نگریست!
صبح امروز به واسطه یک دنیا کمالات بلومبرگ را مرور می‌کردم و مقاله‌ای با مضمون افزایش قیمت کالاهای مختلف بار دیگر حسرت یک اقتصاد شفاف و پویا را تداعی نمود در حالی که مشاهده نگارگری‌ها در بورس اوراق بهادار تهران، بورس کالا ایران و ارزش ریال نسبت به سایر ارزها یکی از سرگرمی‌های رایج می‌باشد. در چنین فضایی است که تفاوت زمین و مریخ بیشتر لمس می‌گردد چرا که یک مشت شاخص و داده اقتصادی و مالی در مقابل یک دنیا تدبیر بسیار گرانمایه از ارزش خاصی برخوردار نمی‌باشند! به عبارت دیگر حکمتی که با تدبیر عجین گشت، در تاریخ ثبت شده است و خواهد شد. بنابراین نگاره‌بافی‌های پندآموز بهتر است نزد حکما بمانند!
از نظر بنده، اقتصاد ایالات متحده یک شاهکار است و تنها می‌توان چند مورد خاص را قابل تحسین ارزیابی نکرد در حالی که تحلیل‌پذیری یک اقتصاد به هیچ وجه استکباری نمی‌باشد. کارآفرینان، تجار، معامله‌گران و … که در مریخ با عنوان «دلال» شناخته می‌شوند نمی‌توانند در یک فضای دستوری و بسیار احمقانه فعالیت نمایند چرا که بازی کورکورانه آن هم در جهت عکس بازار به شدت سردمزاجی می‌آورد. بنابراین پیش‌بینی نویسنده مطلب حاضر بر این پایه استوار است که فاتحه اقتصاد مریخ خوانده شده است در حالی که یاران عیسی به دنبال نفس عیسی به بالا و پایین می‌پرند!
در حال حاضر اقتصاد ایالات متحده به واسطه تصمیم در حدود یک هفته گذشته فدرال رزرو چراغ سبز نرخ تورم بالاتر را بیش از پیش حکاکی نموده است. براساس اغلب پیش‌بینی‌ها می‌توان انتظار داشت که به قول آقای وارن بافت؛ یک تورم داغ و قابل توجه لمس گردد.
با توجه به شرایط ایجاد شده، احتمال دارد که فدرال رزرو نرخ بهره را بالا ببرد و با افزایش نرخ بهره آمریکا، ارزش دلار تقویت شود و به تبع آن قیمت کالاهای مختلف کاهش یابد در حالی که یک موج تورمی نه چندان قابل توجه می‌تواند به عنوان یک محرک محسوب گردد.
نرخ بهره ایالات متحده از سال 1971 میلادی تا زمان فعلی محدوده %20-%0.25 را لمس نموده است که نرخ %0.25 پایین‌ترین نرخ بهره در 50 سال گذشته این کشور پس از لغو معاهده برتن وودز بوده است. بدیهی است که یک افزایش اندک در نرخ بهره آمریکا همه چیز را آرام خواهد کرد در حالی که پویایی حیرت‌انگیز اقتصاد آمریکا مدت‌هاست جلب توجه می‌کند …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید