رشته آش!

0
حقارت رویکرد تزریق انرژی به مردم با استفاده از دروغ‌های متعدد موضوع یک مقاله مفصل می‌باشد اما تاریخ بهتر می‌داند که سرانجام حماسه‌سازان پوشالی و دروغگویان تا چه حد ثمربخش بوده است.
یکی از متدهای آقای روحانی، پافشاری بر حفظ و تقویت روحیه است که با چاشنی تدبیر همچون خورشید برای همگان قابل رویت می‌باشد. سوسیال‌ها همه چیز را آرمانی القا می‌نمایند و در عین حال چشم و گوش ملت را هم می‌بندند. گذشت زمان آرام آرام نفرت از ایدئولوژی «ما خوبیم، همه بَدَن» را رواج می‌دهد و در نهایت یک دنیا دروغ از هم متلاشی می‌گردد. آقای روحانی در شرایطی به حفظ و تقویت روحیه توجه دارند که چشم و گوش ملت بسته نیست و این موضوع جالب است.
به یاد دارم که رئیس جمهور قبلی هم به حفظ و تقویت روحیه ملت توجه داشتند و برای این کار هزینه می‌کردند اما آقای روحانی به همه چیز لبخند می‌زنند! به عنوان مثال تارگت‌های دلار را بالا و بالاتر می‌برند و همه چیز را تاریخی شماره می‌نمایند در حالی که تکرار یک شیرین‌کاری همواره مطلوب نمی‌باشد.
ایران امروز برخی تغییرات را در دستور کار قرار داد در حالی که روزگار بهتر می‌داند خلق حماسه‌ها هنوز شروع نشده است. قوه قضاییه بهتر است خود را برای پرونده‌های چند صد هزار میلیارد تومانی آماده نماید تا چند میلیارد تومان پول خرد! مجلس جدید نمایندگان نیز می‌تواند به تشکیل کمیسیون‌های بیشتر بپردازد تا ایجاد سامانه‌های گوناگون برای هر داستان! آقای روحانی هم که سرور ما می‌باشند و همه چیزشان با تدبیر است!
در حال حاضر همه چیز می‌گذرد در حالی که آش امروز هنوز در انتظار رسیدن رشته است! جهان سوم به واسطه سطح شعور بالای خود شایسته بهترین‌هاست و در عین حال عموما کاری را انجام می‌دهد و سپس دستاوردهایش را شماره می‌نماید در حالی که کشورهای پیشرفته به واسطه سطح شعور پایین خود عموما دستاوردها را پیش از اجرای یک رویکرد شماره می‌نمایند!
به عنوان مثال در یک بازی آنلاین می‌توان 100 میلیارد تومان موجودی را به چند صد هزار میلیارد تومان تبدیل نمود و بزرگترین بیزینس تاریخ یک کشور را با قهوه و کیک مدیریت نمود در حالی که بالا و پایین آش تفاوت چندانی ندارد!
بنده به دلیل هراس از انتشار مطلب حاضر سکوت را ترجیح می‌دهم اما زندگی ارزش آن را ندارد که پیوسته برای همه چیز تدبیر نمود.

نظر شما چیست؟

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید