مرور دستاوردهای قصه‌نویسان

0
اتلاف گسترده منابع در کشورهای جهان سوم به وضوح قابل مشاهده می‌باشد. در حقیقت می‌توان بیان نمود که بسیاری از نهادها و ارگان‌ها می‌توانند نباشند و در عین حال متفکران کمی راحتتر به تخصیص بودجه بپردازند.
تغییر رژیم ممکن است شرایط را غیرقابل تصور نماید اما حکومت فعلی عمدتا تنها زمان را از دست می‌دهد. به عنوان مثال پرداخت حقوق‌های نجومی به منظور جلوگیری از فساد و تبلور بیش از پیش استعدادها صورت می‌گیرد در حالی که اتخاذ چنین رویکردهایی در قاب اندیشه نظریه‌پردازان غربی نمی‌گنجد!
هر کس برای خودش داستانی دارد در حالی که معلوم نیست آش پیشنهادی می‌تواند تمام دستاوردها را بیش از پیش تاریخی نماید یا به بهبود اوضاع کمک نماید. بنده بهتر است همانند روشنفکران نخبه پیوسته پیرامون همه چیز نطق نفرمایم چرا که تنها سخن گفتن هنر نیست. در حقیقت مدت‌هاست که به دنبال شهرت و ثروت می‌باشم و بدون هیچ تردیدی به دلیل ساختار پوچ و توخالی کشورمان می‌توان همه چیز را به خاطراتی تبدیل نمود که به شرط حیات نقش و نگارهای آن را به تصویر خواهم کشید. در حال حاضر هم دوست دارم آرام و آرامتر شوم و در عین حال حقارت خود را به صورت پیوسته به نمایش نگذارم اما حرارت و خامی جوانی ریسک کردن را میسر می‌نماید!
جمهوری اسلامی معلوم نیست از خارج مرزها به صورت نامحسوس هدایت می‌شود یا خودش همه چیزش دستاورد است. در حقیقت نتایج برخی رویکردها به حدی واضح می‌باشند که نخبه و متفکر بودن افراد لزوما مورد نیاز نمی‌باشد. به یاد دارم که پس از بهارهای سریالی در کشورهای اسلامی برخی رویکردها در دستور کار قرار گرفت اما به راستی خورشید پیشنهادی امروز تا چه حد قابل بررسی می‌باشد؟!
امروز در اقصی نقاط کشور راهپیمایی برگزار شد و شعارهای همیشگی بیان شدند اما تا به حال با خود مرور کرده‌ایم که ثمره چنین رویکردهایی چه بوده است؟ آیا همان رژه نمادین نمی‌توانست همه چیز را حل نماید؟
شرایط اقتصادی آمریکایی‌ها مدتی است که بار دیگر مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته است. از طرف دیگر کاهش جالب رشد اقتصادی چین قابل تامل می‌باشد. به یاد دارم که یکی از طرفداران جمهوری اسلامی پیش‌بینی قیمت طلا ارائه شده در کتاب طلا مبنی بر عدم افزایش قابل توجه قیمت طلا تا سال 2030 میلادی را احمقانه و توخالی ارزیابی می‌نمود در حالی که بنده هم پیرامون این پیش‌بینی بحث خاصی نداشتم اما نظریه‌پرداز محترم تاکید می‌نمود که ایالات متحده در محدوده سال 2018 میلادی به بحران اقتصادی دیگری دچار خواهد شد چرا که این روند چند دهه است که تکرار می‌شود! گاهی اوقات می‌توان سکوت نمود در حالی که همه چیز مشخص می‌باشد. پیش‌بینی بحران‌های ایالات متحده بهتر است توسط سایرین صورت گیرد چرا که بحران‌های جمهوری اسلامی نباید حتی یک مورد هم گزارش شوند!
لازم به ذکر است که از نظر بنده یک بحران پیرامون ارزهای دیجیتال در پیش است که در صورت وقوع این داستان هم ادعایی ندارم چرا که خردورزان عالم همه چیز را می‌دانند.
ایران امروز مدت‌هاست که نه تنها رویکردهای موثری را مورد تاکید قرار نمی‌دهد بلکه عموما ثمرات گرانبها تصمیماتش را دیر یا زود مشاهده می‌نماید و در عین حال در کمال اعتماد به نفس همه چیز را به هم ربط می‌دهد. رضاخان کبیر هم خودش را اسطوره فرض می‌نمود و در عین حال به هر دلیلی تنها ملت بیچاره را پیوسته ادب می‌کرد در حالی که با یک حرکت همه چیزش را در مقابل چشمانش آوردند! پسر بابا هم تنها روزگار گذراند و هر کاری کرد از نبوغ سرشارش نشات می‌گرفت!
در حال حاضر بسیاری از آمارهای منتشر شده در کشور قابل اتکا نمی‌باشند چرا که دشمنان قسم خورده پیوسته به دنبال سیاهنمایی می‌باشند! اقتصاد ایران نتوانست بهبود را در خود مشاهده نماید و به احتمال زیاد فرصت‌های تغییر را از دست رفته خواهد دید. به عنوان مثال شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران با رشد چند صد درصدی مواجه شده است و در عین حال به صورت دستوری مدیریت شده است. در حال حاضر شاخص کل بورس تهران بیش از 250 هزار واحد حباب دارد در حالی که بزرگان می‌فرمایند:
«حبابی در کار نیست!»
بزرگان می‌دانند که فلسفه اصلی ایجاد بازار بورس، هدایت نقدینگی به سمت تولید کالاها و خدمات می‌باشد تا در نهایت تولید ناخالص داخلی (GDP) با افزایش مواجه شود. رویکرد اخیر حکومت در خلق بازدهی افسانه‌ای در بازار بورس تهران نه تنها به افزایش تولید ناخلص داخلی (GDP) منجر نخواهد شد بلکه به خلق دستاوردهای جدید ختم خواهد شد. در حقیقت همه چیز زنجیر است در حالی که متفکران عالم به صورت پیوسته به خلق دستاوردهای مختلف مشغول می‌باشند. از نظر بنده، رشد و توسعه بازارهای مالی می‌تواند به عنوان محور توسعه کشور مورد تاکید قرار گیرد اما هر چیزی دستاورد نیست. هنرنمایی با طعم خلق حماسه تحسین برانگیز می‌باشد چرا که قصه‌نویسان از یک طرف نقدینگی‌سوزی را مورد تاکید قرار می‌دهند و از طرف دیگر با سیاست‌های متمایز خود به افزایش حجم نقدینگی در سطح جامعه کمک می‌نمایند!
بورس اوراق بهادار تهران می‌توانست به صورت آهسته و کاملا آموزنده رشد نماید و در عین حال نقدینگی به شرکت‌های مختلف تزریق می‌گردید. اصلاح ساختار اقتصاد کشور علیرغم قصه‌نویسی‌های فراوان قابل دسترس بود اما با توجه به شرایط فعلی نمی‌توان به بهبود اوضاع امیدوار بود. در حقیقت نمی‌توان تجهیز نقدینگی شرکت‌های بورسی را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت در دستور کار قرار داد و در بلندمدت به داستان‌های دیگر اندیشید. نکته جالب اینجاست که در حال حاضر هم تجهیز نقدینگی خاصی در شرکت‌های مختلف بازار سرمایه صورت نگرفته است و عمدتا تنها نقدینگی سهامداران افزایش یافته است. بازارهای مالی ایران می‌توانستند به صورت کاملا عقلانی و قابل تحسین گسترش و توسعه یابند در حالی که دشمنان قسم خورده نمی‌گذارند همه چیز سامان یابد!
دستاوردهای قصه‌نویسان در ابعاد مختلف قابل بررسی می‌باشند. به عنوان مثال نقدینگی برخی افراد را با رویکردهای دستوری ده‌ها برابر می‌نمایند و از طرف دیگر به نحوه هزینه پول‌های بادآورده خرده می‌گیرند! بحث اختلاف طبقاتی امروز خودش موضوع یک کتاب است اما بهتر است برای رویارویی با این بخش از توطئه‌های دشمنان نیز آماده شد چرا که پیش‌بینی بنده خروج بیش از پیش سرمایه‌های بادآورده از کشور می‌باشد!
در دورانی که همه چیز دستاورد است می‌توان به همه چیز افتخار نمود و در عین حال به افق نگریست چرا که چرخ روزگار بهترین معلم می‌باشد!

آمارهای زیبا لزوما قابل تحسین نمی‌باشند.

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید