جانم امان بهر نازی بی‌امان!

0
ترور و کشتار می‌تواند با حداقل تلفات و جراحات ممکن صورت گیرد که در این قبیل بساط زرگری تنها تیر و نیزه نباشد نیاز بلکه اطلاعات دقیق از موقعیت و وضعیت هدف یا اهداف احتمالی مورد نیاز می‌باشد. جنگ شش روزه به واسطه برتری اطلاعاتی اسرائیل تا این حد افسانه‌ای پایان یافت در حالی که جنگ سال 1973 اسرائیل و جامعه بزرگ اعراب نتوانست طعم پیروزی قبلی را تکرار نماید چرا که اصل غافلگیری و کذا کذا به جریان افتاد و دقیقا یک بازوی برتر اسرائیل مورد اختلال قرار گرفت. بماند که بحث برتری توان نظامی در جنگ مذکور نیز همانند دوره فعلی نبود که تجهیزات نظامی روس‌ها در اوکراین با موفقیت همراه نبوده باشند …
حرف زدن ساده است و آن روز که پِرِزِدِنت (President) بایدن برای ایجاد آتش‌بس بین حماس و اسرائیل برای اولین بار راهی سرزمین‌های اشغالی یا احیانا غیراشغالی می‌شد، چه کسی یا چه کسانی با سخنرانی‌های تند در جمع نیروهای مسلح حاضر شدند در حالی که نسبت به دو بازوی نظامی و اطلاعاتی رژیم اسرائیل آگاهی داشتند و چنان بر طبل جنگ کوبیدند که طرف مقابل به طور کامل ادبیات خود را عوض نمود و به صراحت اعلام نمود که امروز زمان جنگ است!
دوستان امیر زمان مرده یا زنده بشارت تغییر رژیم داد و به اذن باری تعالی محقق خواهد شد اما چرا بحث عیان بفرمایید حیا حیا گرچه این موضوع به دفعات به صورت غیرمستقیم به بنده ابلاغ شد. به عنوان نمونه وزیر خارجه کشور شبانه کاردار سوئیس را احضار می‌کند که بله شما نیستید سرور و سالار بله بله؟!
نوع ترورها و کشتارهای آمریکایی‌ها و اسرائیلی‌ها یک کار سخت و احتمالا شیرین را در سال‌های اخیر تداعی نموده است چرا که تنها هدف یا اهداف را مورد اصابت قرار می‌دهند و اسراف خون نمی‌نویسند چه ناز نگاه! به عنوان نمونه در زمان قتل آقای فخری‌زاده به وضوح بسیاری از مسائل روشن شد چرا که ایشان هدف بودند و حتی همسر این مقام بلندپایه رهگیری نشد و در عین حال محافظ کشته شده در این رویداد نیز خودش را جلوی سوژه قرار می‌دهد که کشته می‌شود …
در ترور سرتیپ رضی و موارد بعدی این موضوع به دفعات به رخ کشیده شد در حالی که فرمان همان بود که هست! متاسفانه یا خوشبختانه بهر عقده دل کمتر و دلنوازی بیشتر به سادگی می‌توان اعلام نمود که با وقوع جنگ بین ایران و بلوک غرب؛ قحطی اما نه در حد غزه چشم‌نوازی خواهد کرد گرچه باز باید شنید هزار هزار باشد شما ناز ناز!
به احتمال قریب به یقین سنگر لبنانی که با خاک کامل فاصله چندانی ندارد به طور کامل خاک خواهد شد و عجیب سنگین خواهد شد بحث عدم مشارکت کشورهای مختلف عربی و به احتمال زیاد جمهوری اسلامی آتش خواهد گشود و کذا کذا در حالی که این جنگ از ابتدا فاقد هیچگونه توجیهی بود و همین فرمان ادامه یافت تا امروز! پس تبریک و تسلیت بهر ادامه داستان اما نمی‌توانم نگویم که همین یهود فلان فلان بیشتر از سایرین به دنبال سلام سلام بوده است و مصر امروز بهتر می‌تواند روضه تلخ تشریح نماید …

بذر پاشیدند ز خامی بی‌امان ***** تا بگویند نباشید نازی بی‌امان

قصه امان چنان شور گشت ***** که جملگی باختند نازی بی‌امان

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است