حلقه بنداز گرچه گویی نامحرم است!

0
هر چیزی بوسه گیرد چند قطره آب قران نگوید دریا نیست این همه شب‌ناز دراز دراز! فخر و مباهات تاریخ شن‌زار نباشد نمک‌زار هم نیست گرچه استاندارد نمک وارداتی نباشد! پس هر که خواهد حلقه گیرد هزار هزار و هر که باشد سفره دریاست هزار هزار!
مجموعه ارباب حلقه‌ها یک اثر کاملا تخیلی، بی‌مزه و بسیار وقت‌گیر است که یکسری مفاهیم بدیهی و ساده را در قالب نور و تاریکی و هزار هزار دیگر خدعه می‌نماید در حالی که شرط‌بندی حلال است بهر مزخرف دانستن این اراجیف توسط خود بابای خالق اثر چرا که داستان بیشتر آرم و پرچم عموبابا کم دارد در قامت نورکلام و دقیقا خودش نمی‌دانسته چه می‌نویسد بهر نمایش عبای نورسلام!
بحث اغراق نیست بلکه انصاف است که چگونه تمام نمی‌شود فرمایشات دراز دراز بهر وسوسه‌ها و خطوات هزار هزار تا دست آخر بگوید عمو هر چه هست بد نیست و خطا هم کرد جایز الخطاست! انصافا این همه پایین و بالا بهر همین گرچه این و آن دراز دراز دوست دارند به جان ارباب نویسندگان!
از نظر بنده نمی‌توان این حجم از فروش و شیپور را لیاقت ارزیابی نمود چرا که ردیف کردن یک مشت اراجیف در کنار هم و در عین حال روضه کردن بساط اندرز و تدبیر در میان قماش روزه و نماز به هیچ وجه کار دشواری نبوده است و نمی‌باشد! در حقیقت هیچ بهر ریش نازگل خواهد که مطابق انتظار کم نداشت اثر هزار هزار ادوار تاریخ!
یک نویسنده‌تمام به واسطه شعور بالای خود اوایل نکته می‌نمود که مادردیزنی این همه بعد سفید برفی و سیندرلا حداقل چند اثر خدعه می‌نمود جای پرنسس‌بانو، پرنسس‌فلان تا بچه دوساله هم بعد هزار هزار دست نبوسد و راست راست نازم تویی، رازم تویی نجوا نفرماید کتک‌حلال زار اما با گذشت زمان به واسطه تجربه عمری خواهرپیشگی تازه ضربدر گرفت که این لقمه‌حلال بس که هزار هزار رمان ز دست عدو نوشته‌اند ناز ناز به این همه چشمه‌زرنگ خطبه گرفته است زار زار!
شاید نتوان این یکی را به پای نمک‌دیزنی نوشت اما بنویسند هم جای اشکال نباشد در محضر یک شلاق‌تمام چرا که پری و خواهر طلا طلا کرده است ماه ماه گرچه جانشین عمو حیا دارد نگاه نگاه! پیش غریبه نگویم اما زارکلاغ گویید نازطلا بس که رنگ و سرمه حلالش کردید گران گران؟!
قطب عالم چندین بار در سالیان مختلف یک بار کامل آرام نگرفت در مقابل این همه دراز دراز ارباب نکته‌ها تا دست آخر بهر نوازش دو نصف روز لگد نمود و بیش از آن بلیط ارزانی نگاشت ز رسم مجتبی و مصطفی! مخاطب چنین آثار گرانمایه‌ای بیشتر قماش ماه و پری است و امروز بتوان باطل نمود هزار هزار یک سفره‌تمام …

حلقه نگفتم خدعه کردی ای شعله‌نشان ***** بهر حلقه حلقه آن مادر بوسه‌نشان

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است