بمان بمان بهر تحفه نباشد ای تسبیح امان امان!

0
حافظه تصویری (Photographic Memory) یکی از نازترین موهبت‌های بیشتر مردانه و کمتر زنانه است گرچه نمی‌توان اثبات نمود که عقل زن هیچ کم ندارد ز مرد سراسر الان! اساسا خالقی که وجب وجب پیمانه ساخته است بهر عجب عجب، مار و تسبیح خواهد بهر چه تا زود نگویند جان مادر رهایش کن بس که صبح و شام گویی کجا کجا …
شاید تلخ باشد اما هر چه بوده شلاق و زهر فلان نبوده است که نتوان سرود؛ عمری مدرسه ز مدرسه دریغ از ذره جام کبریا بماند، حتی ساده‌ترین مهارت‌ها و شکرپاشی‌ها آموزش نگردید تا قامت خزان جوان خمیده نگشته بهر آزمون چند بار چیدن اشیا با شرط پیش‌زمینه فیزیکی حرام آن ساخت که نباید گفت و در کمال حیرت سفره ساخت بهر نمره عیان! پس درک گردید که می‌توان جای هزار هزار جابه‌جایی چند لحظه درنگ گرفت بهر ناز چرا فقط شما شما بس که دکتر شعور گوید نگاه و خدا گوید چه زار!
در هر حال گذشت و چنین توانایی نازی هیچ نگشت چراغ راه بماند، برخی از زیباترین و خاص‌ترین طراحی‌ها بهر حور و ملک لگدمال گشت تا نگویند چه هیچ ندوخته گوید شما! ساده‌ترین چیدمان‌ها می‌توانند به وسیله همین عقل چراغ بهینه شوند ریز به ریز تا شب ز روز نبافند حلوا ز که باختی که نکردی کمک بهر هیچ ز هیچ روزگار!
به احتمال زیاد بخشی از قسمت خاموش مغز به واسطه اراده فرد بهر تصویرسازی و طراحی آرام آرام فعال می‌شود. براساس جدیدترین یافته‌های جناب تصویرخراب این قبیل چپ و راست‌ها تقریبا در تمام مردان فتیله کم دارد در حالی که ظاهرا خانم‌ها نمی‌توانند استفاده خاصی بهر نداشته خود بروز نمایند مگر با چند ترفند ریز و امیرنشان شاید ذره نگاه!
شاید بتوان با یکسری بازی‌ها و نسخه‌تراشی‌ها ذهن مریض و معیوب ریز و درشت مدرسه چرا و بهر کتک آخر کجا را چپ و راست نمود بهر چند لقمه این هم افطار شما اما این نباشد بوسه کبریا و هزارپیچ ساختن همان بهتر که باشد بهر هزارهیچ کجا و چرا تا نگویند ز که شر گرفتی ای خراب نحس جان! بنابراین این قصه هیچ نخواهد جز درگیر کردن ذهن و چند نوبت تمرین زار تا مبلمان و بیل و کلنگ فارغ از هزار هزار بگویند هنوز جمله نساخته ز که گویی کجا کجا؟!
پس این نیز منت زمین و زمان تا نگویند ز که باخت و بهر که نساخت آن خدعه هلاک رمان …
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است