درس‌های بزرگ

0
همزیستی با ربات‌ها هر چه هست مانند بشر دو پا نیست. شاید هراس از ربات‌ها وجود داشته باشد اما به هیچ وجه نمی‌تواند با هراس ناشی از موجود دکتر دو پا مقایسه گردد چرا که تحلیل‌پذیری یک ربات نسبت به یک انسان به مراتب نرمال‌تر و منطقی‌تر است …
انیمیشن 6 قهرمان بزرگ (Big Hero 6) یک اثر زیبا، حیات‌بخش، جذاب و … می‌باشد که توسط دیزنی بزرگ تولید شده است. نکات مثبت این انیمیشن فراتر از یک داستان کمی تا قسمتی پرنسس‌نماست چرا که لبخند و مهمتر از آن رنگ زمین از ابتدای اثر لطیفه نیست در حالی که اندک شیطنت مادر دیزنی پیرامون دست‌فرمان بانوی راننده در آغوش مرد بچه هر چه هست آواز ندارد بهر عمو!
درک تفاوت آثار دو شرکت کارهای رویایی (Dreamworks) و دیزنی (Disney) به هیچ وجه عینک و ذره‌بین نمی‌خواهد. شاید اطلاعیه اخیر اخراج 7000 کارمند دیزنی به واسطه درفشانی‌های امیرسالار صورت گرفته باشد در حالی که استاد مهربان‌تر از آن است که گوش بپیچاند! بنابراین خود استاد می‌فرمایند که به جای مظلوم‌کشی بهتر بود یک سفر زیارتی در بیابان‌های تگزاس بهر طواف گرد جوهر حیات برنامه می‌گشت نه خم و ابرو بهر عبرت این و آن!
دنیای امروز در چند حوزه از جمله رباتیک نمی‌تواند گرمابه بوسد بهر این و آن. بنابراین ضرورت دوراندیشی و ستون‌گذاری پیرامون مباحث خاصه لزوما استاد دانا نمی‌طلبد!
یکی از درس‌های سرنوشت‌ساز انیمیشن مذکور بحث اختیارات اساتید است که دست برتر یک استاد را به نمایش می‌گذارد. همچنین ساختار گزینش دانشجویان را به چالش می‌کشد چرا که محدوده اختیارات اساتید مشخص و قابل کنترل نیست …
از نظر بنده بهتر است اختیارات گسترده اساتید محدود گردد و این موضوع بیشتر در بحث گزینش و تعیین سرنوشت دانشجویان مصداق دارد تا اختیارات پژوهشی و آزمایشگاهی.
اختیارات میدانی نخبگان دانشگاهی نمی‌توانند نامحدود تعریف شوند و این موضوع در عصر حاضر بیشتر دکترنیاز است تا گذشتگان چرا که برجسته شدن و مادیات فانی دنیوی می‌توانند به وفور در اختیار قشرهایی همچون خواهرپیشگان منت‌قشنگ قرار گیرند اما یک دانشمند هنرمند نه تنها در بحث‌هایی همچون شهرت و ثروت بلکه در نوع نگاه مردم نیز بسیار کوچک‌تر از قماش دکتر خواهرپیشه قد علم می‌نماید که جای تبریک بسیار دارد!
اختیارات آموزشی اساتید ترانه است بهر نگاره‌ها چرا که یک استاد دکتر به سادگی می‌تواند دکتری نماید و تفکرات خام و احمقانه خود را به یک نسل آسیب‌پذیر و مامی‌پسند تحمیل نماید. همچنین ساختار آموزشی نباید به گونه‌ای باشد که یک استاد دکتر قله را میز دکتری فرض نماید. بنابراین اصلاح میزان اختیارات اساتید یک امر بدیهی و اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد که دیر یا زود مورد اجماع قرار خواهد گرفت. لازم به ذکر است که استاد این بار رضایت به اخراج نمی‌دهند چرا که رحم مرد بیش از آن است که به زبان می‌آورد!
به عنوان مثال می‌توان پیشنهاد نمود که نامه اعمال دانشجویان از حالت تک‌برگی خارج گردد و حداقل دو کارنامه آموزشی برای هر دانشجو منتشر گردد که عبارتند از: کارنامه ثمر و کارنامه ظفر! کارنامه ثمر شامل نمره خام امتحانات بدون سربرگ است که به صورت حضوری و در امنیت کامل برگزار می‌شوند. کارنامه ظفر شامل نمره سلیقه‌ای هر استاد در درس یا دروس مربوطه به همراه نام و نام خانوادگی استاد مربوطه می‌باشد.
بدیهی است که مبنای آموزشی و استخدام عمومی کارنامه ثمر خواهد بود و کارنامه ظفر بیانگر دیدگاه اساتید پیرامون دانشجویان خواهد بود. همچنین در بحث پایان‌نامه‌های مقاطع آموزش تکمیلی نیز می‌توان از هیئت منصفه استفاده نمود و در عین حال نمره تک تک اعضای هیئت منصفه در ابتدای هر پایان‌نامه درج گردد. میزان به منظور رد یا تایید پایان‌نامه؛ میانگین نمرات داوران خواهد بود.
شاید نتوان شفافیت نظام آموزشی مدرسه‌محور را در دانشگاه‌ها ایجاد نمود اما صرفا فیلمبرداری کلیه کلاس‌های درس اساتید لزوما جای اشکال نخواهد بود چرا که حکم مکروه هر چه هست با حکم حرام تفاوت دارد!
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است