برنامه تکراری!

0
یک کشور پیشرفته مهاجرپذیر لزوما خوشه‌چینی انجام نمی‌دهد. به عبارت دیگر گلچین با تقبل زحمت تفاوت دارد گرچه گلچین نیز عموما دوطرفه است!
به عنوان مثال آلمان در چند سال اخیر با ورود انبوه مهاجران به بهانه‌های مختلف کنار آمده است و این موضوع در جنگ اوکراین نیز تکرار شد اما کمتر به چشم آمد. پذیرش گلچین مهاجران یک بحث است، تبعات ورود بدون فیلتر مهاجران بحث دیگری است که حکومت آلمان به هر دلیلی رحم کردن را حکاکی نمود تا جای انکار نباشد …
سایر کشورهای پیشرفته غربی نیز به صورت فیلتردار اقدام به پذیرش مهاجران می‌نمایند که گلچین درخواست‌ها یک امر بدیهی و مبرهن است و هر چه هست از مدل قشنگ ملت امام حسین پروانه‌تر است! بنابراین صرفا سخن گفتن یک بحث است، تبرک همه چیز بحث دیگری است …
یکی از عجایب حکومت و مردم امروز ایران بحث مهاجرت است که از هر زاویه‌ای مزه دارد. رحم کفار و مشرکین رنگ و آیین نمی‌شناسد در حالی که رحم قشنگ عبارت است از خدا و خرما در قاب عصمت اعظم!
به عنوان نمونه افغان‌ها به کشور همسایه خود پناه می‌برند و حکومت و مردم ایران نیز علیرغم میل باطنی رنگ می‌فرمایند عصمت بیشمار را در حالی که چپ و راست دردانه می‌نمایند منت کبری و صغری را بهر آواز بیشمار!
بدیهی است که ملت 150 میلیون نفری می‌تواند تمام افغانستان را در خود جای دهد و باز هم به دنبال بوسه یار باشد در حالی که حکمت اعظم پروانه می‌خواهد بهر برنامه احسنت. سخن گفتن لزوما لذت‌بخش نیست اما جوهر تمام است بهر منت بیشمار.
از نظر بنده موضوع تابعیت چند مرحله‌ای که هیچ، قصه مالکیت نیز می‌تواند با چند فیلتر ساده اسرائیلی نگردد در حالی که چنین فیلترهایی نیز گوهر سبز نمی‌باشند. اساسا آغوش باز نسبت به سرمایه‌گذاران تخت جمشید نمی‌خواهد و اجتناب از تکرار مدل فلسطین لشکر پیدا و پنهان می‌خواهد که سایه‌اش به لطف ایزد منان هویداست. بنابراین بهانه تکرار مدل فلسطین به طور کامل رادیکال است تا درس نگردد سرمایه عروس …

غرب و شرق را نتوان ستود بهر عفت کلام ***** رنگ و بنگ را نتوان سرود بهر منت مرام

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است