نور و باز هم نور!

0
ظرافت و نظم حیرت‌انگیز عالم یک بحث است، حکمت و عبرت روزگار بحث دیگری است. ساختار خلقت در کمال هنر و دقت به گونه‌ای ریل‌گذاری شده است که از یک طرف انرژی‌های مرئی در حال بازی تشریف دارند و از طرف دیگر انرژی‌های نامرئی به کار خود مشغول می‌باشند و این موضوع یک قاعده تکراری در موارد مرئی و نامرئی است!
به عنوان مثال برخی صفات همانند عشق، محبت، سخاوت و … به صورت مرئی باعث بهبود عملکرد کمی و کیفی مجری صفات می‌شوند و درک این موضوع حتی در سیستم هورمونی و به تبع آن سلامتی فرد به وضوح قابل تشخیص می‌باشد در حالی که به صورت نامرئی یکسری امواج از مغز انسان ساطع می‌شوند که کماکان جای بحث دارند. عکس داستان به مراتب عجیب‌تر است چرا که صفاتی همچون ظلم، دروغ، ریا و … نه تنها زندگی فردی و اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهند بلکه امواج الکترومغناطیس مغز نیز متاثر می‌شوند.
منشور دنیا دقیقا همانند سایر اجزای عالم وظیفه خود را مشق می‌نماید تا همه چیز بسیار سنگین و عمیق منت شود بهر خروجی یا خروجی‌های احتمالی. مدل فکری خالق و به عبارت دیگر قالب فکری خلقت دارای یک الگوی تکراری و کلی می‌باشد و درک این موضوع با اندک دقتی هویدا می‌گردد. همواره یک یا چند ورودی پس از یک فرآیند مشخص به مرحله تعیین تکلیف می‌رسند. در مرحله تعیین تکلیف حیرت‌آور است که ساختار عالم بدون قاضی حکم می‌دهد و به صورت کلی به بازنویسی مجدد آری می‌گوید!
ساختار دنیا از اتم‌ها، ملکول‌ها و … گرفته تا سیارات و کهکشان‌ها از یک ایدئولوژی حیرت‌انگیز تبعیت می‌نمایند که عبارت است از رنگ‌آمیزی و احیانا آمیزش ورودی‌ها به منظور تولید اجزا که ترکیب حیرت‌انگیز اجزا به ترتیب بزرگ و بزرگتر می‌شوند تا در نهایت یک جاندار شکل گیرد. بار دیگر جانداران رنگ‌آمیزی شده و پس از فرآیندهای معین به مرحله تفکیک می‌رسند تا احیانا بار دیگر دانه دانه رنگ‌آمیزی شوند …
به عنوان مثال از ترکیب چند اتم یک ملکول شکل می‌گیرد و ترکیب‌ها بزرگ و بزرگ‌تر می‌شوند تا یک سلول شکل گیرد. چرخه ادامه می‌یابد تا بزرگ و بزرگتر یک یا چند خروجی تولید گردد. این روند بسیار سنگین و حیرت‌انگیز در همه چیز براساس الگوی تکراری و منطقی صورت می‌گیرد تا نظم ساختار کلی حفظ گردد!
ساختار ژنتیکی سلول‌ها هر یک دارای دستور‌العمل معینی می‌باشند در حالی که روند کلی تکراری است و دقیقا یک ایدئولوژی ثابت دنبال می‌شود! ورودی یا ورودی‌ها پس از فرآیندهای مشخص یکسری خروجی خواهند داشت که مواد دفعی یکی از بخش‌های تکراری است. به عبارت دیگر ساختار کلی خلقت جانداران از یک قاعده کلی پیروی می‌کند و صرفا رنگ‌آمیزی‌ها تغییر می‌نمایند. ورودی یا ورودی‌ها پس از فرآیندهای معین …
آب، خاک، هوا، آتش و … هیچ نیستند اگر انرژی نباشد و انرژی می‌تواند نور باشد! نور نیز می‌تواند مرئی و نامرئی باشد. امواج الکترومغناطیس مغز انسان کماکان ناشناخته می‌باشند در حالی که انرژی این امواج به هیچ وجه قابل انکار نمی‌باشد. بنابراین طبق ایدئولوژی مذکور نمی‌توان این ورودی‌ها را بدون خروجی در نظر گرفت. مواردی همچون خواب بسیار عجیب با امواج الکترومغناطیس انسان و مهمتر از آن احوالات روحی و جسمی که به تولید امواج مغز منتج می‌شوند مرتبط است.
بحث خواب یک موضوع ساده نیست چرا که همگان می‌توانند تجربیات گوناگون خود پیرامون خواب را بازگو نمایند چرا که مکانیزم آن هر چه هست به امواج مغز مرتبط است. خنده‌دار است که امواج جسم ثابت به خواب رفته به سادگی می‌تواند به هر جایی سفر نماید و احیانا هر چیزی را مشاهده نماید و در نهایت به مکان اولیه خود بازگردد!
در اسلام مباحث قابل توجهی پیرامون خواب وجود دارد و به صورت کلی خواب‌ها به سه دسته کلی تقسیم شده‌اند. دسته اول خواب‌های پریشان و بدون مفهوم مشخص هستند. دسته دوم خواب‌های دارای تعبیر می‌باشند که به وسیله حیوانات، حشرات و … قابل درک هستند. دسته سوم نیز خواب‌های واقعی می‌باشند.
بنده در طول یک دوره معین که حالت پرهیزکار و احیانا دل‌قشنگ داشتم در کمال حیرت دقیقا قالب‌های مکانی حادث شده در ماه‌ها یا سال‌های آتی را در خواب مشاهده می‌کردم و حتی یک بار هم مواردی همچون قیمت‌ها، رویدادهای کلان و … را نتوانستم درک نمایم و شاید نزدیک به تعداد انگشتان دست زندگی آتی خود را در خواب مشاهده نمودم! به عنوان نمونه یک بار خواب دیدم که در یک محدوده جنگلی با چراغ‌های فانوسی آویزان و درختان بلند و زیبا در تاریکی شب به تنهایی در حال قدم زدن بودم و هیچگاه چنین تجربه‌ای را پیش از آن مشاهده نکرده بودم. کمتر از یک سال بعد در زمان فعالیت در یک مجموعه تفریحی در شمال ایران در ساعات پایانی شب بود که در محوطه در حال قدم زدن بودم که دقیقا همان تجربه خواب رخ داد!
خواب‌های واقعی در دوره‌ای برای بنده قابل درک شدند که بسیار نرم، مهربان، دلسوز و … بودم و حتی به یاد دارم که ظلم خلقت دنیا در موارد گوناگون برایم سنگین شده بود در حالی که در دوران اندک پختگی سال‌های اخیر به شدت خواب‌های پریشان و بدون مفهوم را تجربه می‌نمایم و این موضوع دقیقا از احوالات جدید نشات می‌گیرد. به عبارت دیگر با کمرنگ شدن و احیانا حذف مواردی همچون عشق همگانی، نرمی همگانی و … یک شخصیت دیگری قابل مشاهده است و به تبع آن احوالات دیگری قابل درک می‌باشد.
احتمالا حال و هوایی که توام با یکسری پرهیزها و مسائل ناشناخته حادث می‌شوند به مشاهده خواب‌ واقعی منجر می‌گردد! بدیهی است که امواج مغز به سادگی می‌توانند از دنیای پیرامونی خارج شوند و در دنیای دیگری پایین و بالا شوند و سپس به مکان اولیه خود بازگردند!
انسان در طول زندگی خود موارد گوناگون مرئی را درک می‌نماید در حالی که بسیاری از امواج نامرئی را نمی‌تواند درک نماید. اگر خوردن، آشامیدن و … ورودی باشند، خروجی نمی‌تواند صرفا انرژی مورد نیاز و مواد دفعی قلمداد گردد چرا که بحث قانون جذب به صورت نسبی قابل لمس است اگرچه اغراق پیرامون آن نیز کم نیست …

ز اسرار عالم چه دانستی ای خلقت نور ***** که پیوسته هیچ ندانستی ای مظهر نور

عقده‌ها را گویی وحدانیت در پس وحدانیت ***** گرچه خود هیچ بودی ای سرمه نور

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

دیدگاه بسته شده است