مرور افسانه‌ها!

0
یکی از تفکرات رایج عبارت است از حمله به هر چیزی که اقبال پیرامون آن وجود دارد در حالی که هر گله‌ای چوپان می‌خواهد! سرگرم بودن به صف‌ها و سامانه‌های گوناگون می‌تواند بیشتر هیزمی باشد برای انفجار همه چیز تا آب سردی بر باروت‌های زیر خاکستر. به همین دلیل می‌توان یک دنیا تدبیر را نادیده گرفت و مسائل مختلف را به شکل نرمال حل و فصل نمود.
نوع فرهنگ غالب بر کشور به گونه‌ای است که کارهای تیمی و سازمانی به ندرت می‌توانند با خروجی قابل تحسین همراه شوند. بنابراین پیشنهاد می‌گردد که یکسری اصلاحات بسیار ساده و واضح مورد تاکید قرار گیرند.
در مباحث اقتصادی به سادگی می‌توان از یک سامانه جامع سهمیه‌بندی استفاده نمود و پس از رفع نواقص آن، آزادسازی اقتصاد ایران را مورد تاکید قرار داد. همچنین بخش‌های مختلف دولتی و حکومتی به جز مراکز و نهادهای نظامی و یا امنیتی می‌توانند به وسیله شفافیت در همه چیز به مقدار قابل توجهی اصلاح ساختار را تجربه نمایند. ساختار اقتصاد کشور نیز بهتر است از باتلاق مقدس ربوی به ساختار بهینه و قابل تحسین بازار مالی‌محور تغییر رویکرد دهد.
در مباحث اجتماعی ضرورت دارد که نقش زنان در امور خرد و کلان جامعه کاهش یابد. مباحث مرتبط با خانواده‌محوری می‌توانند به وسیله رویکردهایی همچون آزادسازی چند منطقه توریستی، اصلاح نظام آموزشی و حذف بلاهایی همانند مهریه از حالت مادی اندکی بهبود یابند.
در مباحث حقوقی ضرورت دارد که یکسری اصلاحات گسترده مورد تاکید قرار گیرند. آقای رئیسی بهتر است یک تحول کارآمد را مورد تاکید قرار دهند تا یکسری تغییرات سطحی و عموما بدیهی. به عنوان مثال ابلاغ کتبی یا شفاهی برخی مسائل همانند کاهش صدور احکام حبس نمی‌تواند یک تغییر محسوب شود. از نظر بنده، قوانین کشورهای توسعه‌یافته لزوما بهینه نمی‌باشند. به همین دلیل ضرورت دارد که برخلاف روشنفکران غربی، زندان و احکام حبس به شکل قابل توجهی از دستور کار خارج شوند. اساسا زندان تفرجگاه یا استراحت‌کده نمی‌باشد که یک جنایتکار، سارق و یا … به صورت دوره‌ای مهمان آن گردد. همچنین بحث حبس و زندانی ورشکستگان و بدهکاران نیز نمی‌تواند سرمایه مالباختگان را جبران نماید.
در مباحث سیاسی ضرورت دارد که یکسری اصلاحات مورد تاکید قرار گیرند. به عنوان مثال قوای سه‌گانه بهتر است هر یک به مدت 5 سال زمام امور را در دست داشته باشند. همچنین دو حزب اصلی کشور می‌توانند فعالیت در دوره‌های مختلف را تجربه نمایند. به عنوان مثالی دیگر ساختار شورای نگهبان به طور کامل نیازمند بازنگری است. همچنین فضای رسانه‌ای کشور نیازمند یک آزادسازی است تا حداقل زیرساخت علوم انسانی کشور رنگ و بوی جدیدی به خود بگیرد.

ما را ز احوالات تو نباشد عبرتی ***** پس درود بر کمالات هر حکمتی

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید