وصف نوروز!

0
در ایران باستان آداب و رسوم جالبی به منظور استقبال از بهار و تغییر زیبای رنگ‌ها وجود داشته است که به عنوان یکی از نشانه‌های فرهنگ و تمدن ایرانیان شناخته می‌شود. بزرگداشت یک انقلاب طبیعی و بسیار زیبا از نشانه‌های نبوغ و خلاقیت ایرانیان بوده است و در عین حال توسط بسیاری از اندیشمندان و متفکران تاریخ مورد تحسین قرار گرفته است.
از نظر بنده، جشن‌های فرا رسیدن بهار می‌توانند بسیار جذاب و با شکوه برگزار شوند و به عنوان یک جاذبه توریستی مورد تاکید قرار گیرند. همچنین بهتر است برای مسافران نوروزی تمهیدات خاصی اندیشیده شود تا جشن‌های بهاری ایرانیان با رنگ و طعم متمایزی به نمایش گذاشته شوند.
شاید بتوان پیرامون هر یک از آداب و رسوم نوروز ساعت‌ها نوشت در حالی که به هر دلیلی گاهی اوقات داشته‌ها نیز مورد اقبال قرار نمی‌گیرند. به عنوان مثال سنت عیدی دادن یکی از آداب شیرین و خردمندانه عید نوروز می‌باشد. توجه به جایگاه بزرگترها و کوچکترها و همچنین تزریق محبت و شادی در بین افراد یک شاهکار است در حالی که روانشناسان ایران امروز بیشتر ریا و نفاق برگرفته از واژه «عشق» را راهگشا می‌دانند!
در حال حاضر به دلیل وجود یک دنیا تدبیر این سنت جالب و بسیار عمیق به طور کامل اجرا نمی‌گردد چرا که عیدی دادن بهتر است توسط بزرگترها نسبت به تمام کوچکترها در دستور کار قرار گیرد و عموما کودکان و خردسالان مورد توجه قرار نگیرند.
غربی‌ها نسبت به همه چیز پرچمدار می‌باشند در حالی که نگاره‌هایشان کمتر مورد توجه قرار می‌گیرد. نگاره‌های دنیای غرب به مراتب کمتر از جهان سوم می‌باشد اما پرستش مکتب خود یک امر غیرعقلانی است. به عنوان مثال جشن سال نو میلادی متفکران و روشنفکران عالم در چه زمان و مناسبتی صورت می‌گیرد در حالی که مذهب پس از پایان یافتن دوران قرون وسطی و آغاز دوران رنسانس آرام آرام از فعالیت‌ها و امور محتلف کنار گذاشته شد!
جشن سال نو میلادی در اوایل زمستان به مناسبت برف و یخبندان و همچنین خواب زمستانی جانداران گوناگون برگزار می‌گردد و پرچم متمایز روشنفکری نیز برافراشته می‌شود تا همگان بدانند که دین از همه چیز جداست اما تقویم و تاریخ روشنفکران با مذهبشان منافاتی ندارد!
در مجموع اگرچه فرهنگ و تمدن جهان سوم همانند احوالاتش اهورایی روایت می‌گردد اما فرهنگ و تمدن روشنفکران نیز لزوما زمینی نمی‌باشد.

وصف نوروز را ندانستی و ‌مکتب گزیدی! ***** تا بار دگر ببازی و مکتب گزینی!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید