چرخش مهره‌های روزگار

0
درک بازی طرف مقابل نمی‌تواند لزوما ثمربخش باشد. اساسا تحلیل و پیش‌بینی لزوما ارزشمند نیست چرا که هر چیزی زمان و مکان خود را طلب می‌نماید. به عبارت دیگر نمی‌توان پیاده بودن را در آینه سرنوشت خط‌خطی نمود.
روی کار آمدن آقای بایدن بعید است گشایش خاصی برای ایران حاصل نماید چرا که غربی‌ها مدت‌هاست که آرایش خود را کنار گذاشته‌اند و این موضوع منحصر به آقای ترامپ نمی‌شود. آقای بایدن نیز موضوعات دیگری را مطرح نموده‌اند در حالی که توافق قبلی در حضور ایشان نهایی شده است.
شاید حضور آقای بایدن در کاخ سفید بیشتر فشار روانی علیه ایران را تسکین دهد در حالی که رویکردهای پیشین از دستور کار خارج نشوند.
بحث اتکا به متحدان جمهوری اسلامی نیز لزوما راهگشا نمی‌باشد چرا که هر یک حکایت‌های خود را دارا می‌باشند:
  • عراق نمی‌تواند به ادامه همکاری با ایران خوشبین باشد.
  • افغانستان شاید چاره‌ای جز همکاری با ایران نداشته باشد اما دستاورد این همکاری چه چیزهایی می‌باشد؟!
  • سوریه کماکان عایدی خاصی برای جمهوری اسلامی ایجاد نکرده است در حالی که حکومت این کشور توانایی مقابله با ماجراهای جدید را ندارد. بنابراین یک حکومت قدرتمند و ثروتمند می‌تواند چنین شرایطی را پشتیبانی و هدایت نماید.
  • حزب الله لبنان نمی‌تواند میثاق با هم‌پیمان اصلی خود را نادیده بگیرد.
  • روسیه و چین نیز نمی‌توانند از منافع خود چشم‌پوشی نمایند. به همین دلیل بهتر است انتظارات غیرمعقول از دستور کار خارج شوند.
  • برخی گروه‌ها نیز به صورت کلی تناسب چندانی با تفکرات جمهوری اسلامی ندارند. به عنوان مثال حتی تفکر پیرامون همکاری با کشورهایی همچون تونس قابل دفاع نمی‌باشد.
در حال حاضر شرایط کشور به اندازه کافی خاص و متفاوت می‌باشد و در عین حال حکمت صلح و مذاکره نخ‌نما شده است در حالی که تدبیر خاصی به منظور مواجه با وضعیت فعلی اندیشیده نشده است.

پیوسته گفتی و ندانستی که روزگار ***** مهره مهره‌اش حکایت دارد ز روزگار

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید