ضرورت تحول کارآمد

2
خردورزی و تلاش پیوسته همواره قابل دفاع بوده است و خواهد بود. مرور روندهای گذشته نمی‌تواند خالی از لطف باشد چرا که هر چیزی دلیلی دارد و در عین حال شمارش پیمانه‌ها را گوشزد می‌نماید!
ایران امروز به احتمال زیاد یکسری داستان‌ها را به صورت ترکیبی تجربه خواهد نمود و در عین حال درک خواهد کرد که عدم دوراندیشی نمی‌تواند قابل تحسین باشد. بحث فساد در بخش‌های مختلف موضوعی نیست که با تلاش فشرده رسانه‌ای محو گردد چرا که بازدارندگی روانی تنها بخشی از وظایف قوه قضاییه می‌باشد. مبارزه با فساد نیازمند اصلاح ساختارهاست چرا که همواره می‌توان افراد فاسد را شناسایی نمود و یک نمایش علنی بابت انجام وظیفه شرعی و قانونی خود به راه انداخت!
در حال حاضر ساختار قوه قضاییه ایران به طور کامل زیر سوال می‌باشد. به عنوان مثال یک پرونده خودش به تنهایی می‌تواند در حدود 10 سال به طول انجامد در حالی که برای همان پرونده می‌توان ده‌ها پرونده مکمل ایجاد نمود و سلسله دادگاه‌های زنجیره‌ای را با تمام وجود در آغوش کشید!
به عنوان مثالی دیگر ارتباطات موجود در قوه قضاییه باعث می‌شود که یک وکیل بتواند از ارکان مختلف قوه برای دستیابی به اهداف خود استفاده نماید چرا که در گام اول یک قاضی و در نهایت یک یا چند قاضی پرونده‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهند و همین داستان ساده می‌تواند به خلق یک امپراتوری منجر گردد!
عقل حکم می‌نماید که زمان رسیدگی و اعلام رای پیرامون پرونده‌های مختلف به اندازه‌ای کوتاه گردد که بخش عمده‌ای از پرونده‌های جاری حداکثر پس از 2 سال به طور کامل تعیین تکلیف شوند.
ساختار حکومت ایالات متحده ظاهرا دموکراسی‌محور است اما با کمی دقت می‌توان برنامه‌محور بودن آن را درک نمود. اساسا دوراندیشی و فکر را می‌توان در ساختارهای مختلف این کشور مشاهده نمود. به عنوان نمونه توجه به ساختار قوه قضاییه آمریکا آموزنده می‌باشد چرا که دیوان عالی ایالات متحده بخشی از مشروعیت خود را از رئیس جمهور و بخش دیگر را از کنگره دریافت می‌کند. بنابراین استقلال ادعایی بیشتر یک شعار می‌باشد. بحث تشکیل دیوان عالی در ایران ضرورتی ندارد و با اصلاح ساختار شورای نگهبان می‌توان به تحسین خردورزی پرداخت.
در ایالات متحده رسیدگی به کلیه جرایم باید توسط هیئت منصفه انجام شود. صدور حکم توسط هیئت منصفه به مراتب بهتر از ساختار دادگاه‌های ایران است چرا که درصد اعمال نفوذ همانند گذشته نخواهد بود.
از نظر بنده، به دلیل نرخ بیکاری بالا و فرهنگ حاکم بر کشور ضرورت دارد که هیئت منصفه مسئولیت رسیدگی به جرایم گوناگون را برعهده گیرد و پس از صدور حکم به سرعت بحث دادگاه تجدیدنظر تعیین تکلیف گردد و در نهایت با مشخص شدن نتیجه یک پرونده، کلیه پرونده‌های مکمل بدون برگزاری سلسله دادگاه‌های جدید و صرفا به وسیله یک ساز و کار ساده تعیین تکلیف شوند.

تحول یعنی تغییر الگوها و ساختارهای پیشین و خلق یک نظام و ساختار جدید!

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

2 دیدگاه

  1. امیر بهلولی
    امیر بهلولی روی

    یسری قانونامونم خیلی مزخرفن. مثلا ی نفر بره دزدی تو ی خونه بعد درگیری ایجاد شه و دزد کشته شه، توی ایران قتل حساب میشه ولی توی غرب وحشی میگن دفاع از خود بوده!

پاسخ به امیر بهلولی لغو پاسخ