بازی‌های همیشگی بشر

0
ویروس کرونا کماکان ناشناخته است اما برخی بدیهیات قابل انکار نمی‌باشند. به عنوان مثال ماسک زدن تاثیر ملموسی بر روند بیماری ایجاد نمی‌نماید چرا که همزمان با افزایش چشمگیر استفاده از ماسک، نرخ ابتلا و مرگ و میر افراد نه تنها کاهش نیافته است بلکه افزایش قابل توجه را به خود می‌بیند.
هر چیزی راه حلی دارد. راه حل نهایی نوشته حاضر وحی نمی‌باشد اما قابل بررسی است. در چند ماه اخیر انواع و اقسام پروتکل‌ها مورد تاکید قرار گرفته‌اند در حالی که نتایج اتخاذ یکسری رویکردهای بیهوده به وضوح قابل مشاهده می‌باشند. ویروس کرونا سبک مدرن زندگی بشر را به سخره گرفته است و عموما افرادی که همه چیز را بیش از اندازه بالا و پایین می‌نمایند توسط این ویروس درگیر می‌شوند!
از نظر بنده، اولا نحوه همزیستی با این ویروس بهتر است شبیه به همزیستی با ویروس آنفولانزا یا سرماخوردگی باشد تا یک اپیدمی فراگیر و بسیار مهلک. ثانیا راه حل نهایی ویروس کرونا احتمالا در چین است!
درمان این ویروس می‌تواند در آزمایشگاه‌های پیشرفته نباشد بلکه یک یا چند ماده طبیعی باشد. آمریکایی‌ها معمولا دیگران را بازی می‌دهند اما هر نسخه‌ای لزوما نباید در ایالات متحده نوشته شود!
در ایران امروز تقریبا همه چیز متفاوت مشق می‌گردد. بخش بهداشت و درمان کاملا متفاوت فعلی نسبت به کشورهای پیشرفته می‌تواند موضوع یک کتاب باشد و در عین حال روند توسعه در سایر بخش‌ها نیز در کتاب‌های دیگر مورد بررسی قرار گیرند اما به راستی چگونه می‌توان از همه چیز لذت برد در حالی که تقریبا در تمام موارد مصرف‌کننده و در حقیقت کپی‌کننده هستیم؟ حرکت در مرزهای دانش به معنای شمارش پول‌های بدون شماره است یا تولید برخی متدها و روش‌های قابل تحسین؟ اروپایی‌ها رشد و توسعه خود را با مصرف کردن و کپی نمودن رویکردهای سایرین به دست آوردند یا توجه به جایگاه واقعی خود و تلاش به منظور بهبود عقب‌افتادگی‌ها؟
بشر همواره می‌دود تا به خواسته‌های خود دست یابد اما گاهی اوقات تنها دویدن نمی‌تواند خواسته‌ای را تامین نماید. به عنوان مثال در بحث واکسن کرونا می‌توان به تحقیقات گسترده ادامه داد اما نمی‌توان همه چیز را در کتاب‌ها جستجو نمود.
نحوه برخورد چینی‌ها با ویروس کرونا از همان اول برای بنده جالب بود. تاکید و پافشاری بر یکسری رویکردهای کاملا بچه‌گانه نمی‌توانست بدون دلیل باشد اما عقل نمی‌تواند همه چیز را تشخیص دهد. در حال حاضر هم چینی‌ها به صورت کاملا متمایزی راه خود را از سایرین جدا نموده‌اند و اژدهاسواری را مطلوب می‌دانند!
در جنگ جهانی دوم، آمریکایی‌ها به دلیل دور بودن از مناقشات و ویرانی‌های گسترده و به تبع آن عدم تقبل خسارات گوناگون توانستند به عنوان بزرگترین فاتح جنگ جهانی دوم ایفای نقش نمایند و در نهایت به یگانه ابرقدرت جهان مبدل شدند.
در صورت ادامه روند موجود می‌توان چنین سناریویی را برای چینی‌ها متصور شد. در مجموع راه حل نهایی ویروس کرونا ظاهرا در چین است!
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید