حکایت دولت و فرزانگی

0
در یک کشور پیشرفته می‌توان روندها را تشخیص داد و از بهبود اوضاع لذت برد. نویسندگی همانند بسیاری از حرفه‌های دیگر مهارتی است که لزوما عجیب و متمایز نمی‌باشد بلکه گزینه‌ای است به منظور رسیدن به خواسته‌های مادی و معنوی گوناگون.
به یاد دارم که تا چند سال قبل نمی‌توانستم تنها یک صفحه پیرامون یک موضوع مطلب بنویسم در حالی که پس از مرور برخی اشتباهات، آرام آرام نوشتن را آموختم. در حقیقت تمرین کردن و باز هم تمرین کردن باعث شد که یک مهارت آموخته شود.
کتاب «حکایت دولت و فرزانگی» که به وسیله مارک فیشر نوشته شده است یکی از مسخره‌ترین آثاری است که در طول عمر خود خوانده‌ام اما نکته زیبایش این است که نویسنده آن تا چه اندازه بدون پشتوانه ثروتمند شده است و در عین حال راه را برای دیگران سد نکرده است در حالی که خودش بهتر می‌داند هیچ چیز نگفته است.
شماره نمودن کلیشه‌ها در قالب یک داستان مزخرف و بی‌مزه همانند تماشای فیلم‌های متعدد به منظور مرور نکات ثمربخش می‌باشد! در حقیقت رسم دنیای ما این است که با در آغوش کشیدن موقعیت‌های مورد حسرت می‌توان خستگی را لمس نمود چرا که حسرت داشتن یک چیز برای مدت‌ها بسیار مورد توجه بوده است در حالی که با به دست آوردن حسرت دوست‌داشتنی، دیگر آرزوی در آغوش کشیدن عادی می‌گردد!
از نظر بنده، کتاب «حکایت دولت و فرزانگی» بسیار ضعیف و کلیشه‌ای به رشته تحریر در آمده است و در عین حال کوچکترین خلاقیتی را در خود نمی‌بیند.

همواره در حسرت چه بودی ***** که هیچ چیز را همتای آن ندیدی

اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید