تکرار دستاوردهای گذشته!

0
ایران کشوری است که با توجه به ساختار فعلی آن می‌توان حدس زد که در صورت ادامه روند موجود، دستاوردهای گرانبها چندین ساله حفظ خواهند شد.
در حال حاضر شاخص کل بورس اوراق بهادار تهران در محدوده 300 هزار واحد می‌باشد در حالی که به سادگی می‌توان حباب نزدیک به 100 هزار واحدی شاخص مذکور را درک نمود. در دوره دلار 4000 تومانی، شاخص کل در محدوده 80 هزار واحد قرار داشت که پس از فراز و نشیب‌های ارزش پول ملی، در حدود 3 برابر شدن نرخ برابری هر دلار آمریکا نسبت به ریال ایران قابل مشاهده می‌باشد. بدیهی است که در شرایط عادی، شاخص کل به دلایل مختلفی همچون کاهش ارزش پول ملی و به تبع آن افزایش خالص ارزش دارایی (NAV) شرکت‌ها، افزایش درآمد شرکت‌های مختلف، افزایش تولید در شرکت‌های صادراتی و کاهش نسبت P/E شرکت‌ها می‌تواند به صورت اسمی افزایش یابد که محدوده 240 هزار واحد معادل تطبیقی آن می‌باشد اما از آنجایی که کشور تحریم است نمی‌توان همانند طلا، شاخص بورس را به صورت کامل با ارزش دلار تطبیق داد چرا که همواره نااطمینانی‌های گوناگون بازارهای مالی را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
دخالت مستقیم حکومت در بازار بورس امری است که فلسفه بازار بورس را زیر سوال می‌برد. به یاد دارم که در کلاس آقای دژپسند، بحثی مبنی بر دخالت دولت در بازار مطرح شد که ایشان فرمودند که یک تیم نوسانات بازار را کنترل می‌نمایند. اقتصاد ایران یک اقتصاد دولتی و شبه دولتی می‌باشد و بدیهی است که کنترل نوسانات مختلف در اختیار حکومت قرار داشته باشد اما دخالت در بازار بورس و استفاده از تحلیل‌های غیرعقلانی به منظور کنترل بازار نمی‌تواند در نهایت دستاورد خاصی ایجاد نماید.
از نظر بنده، بهتر است کلیه بخش‌های فسادزا در بازارهای مالی کشور به طور کامل حذف شوند و در عین حال گزارش‌دهی شرکت‌ها اصلاح گردد چرا که عمق فساد در بازارهای مالی ایران از هر بخش دیگری بیشتر می‌باشد.
در بخش نظامی، بحث موشکی به وسیله مهندسی معکوس از قدرت‌های برتر نظامی به نتیجه رسید. در بخش اقتصادی نیز می‌توان از اقتصاد حیرت‌انگیز آمریکایی‌ها کپی‌برداری نمود که با جمعیتی در حدود 330 میلیون نفر دارای تولید ناخالص داخلی (GDP) در حدود 20 تریلیون دلار می‌باشند. بورس نیویورک بزرگترین بازار بورس جهان می‌باشد که تنها یکی از چند بورس سهام این کشور می‌باشد. به عنوان مثال شرکت اپل در بورس نزدک مورد معامله قرار می‌گیرد که بیش از 3500 شرکت در این بازار مورد معامله قرار می‌گیرند.
تنها ساختار ایالات متحده نیست که می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان مثال استرالیا کشوری است که دارای تولید ناخالص داخلی (GDP) در حدود 1.5 تریلیون دلار می‌باشد در حالی که جمعیت این کشور در حدود 25 میلیون نفر می‌باشد.
تولید ناخالص داخلی (GDP) ایران کمتر از 500 میلیارد دلار می‌باشد در حالی که جمعیتی در حدود 80 میلیون نفر را در خود جای داده است. نسبت ایران به استرالیا همانند نسبت آب‌باریکه به رود خروشان است.
در حال حاضر ساختار اقتصادی کشورهای توسعه‌یافته در اقصی نقاط جهان به جز ژاپن بر پایه بازارهای مالی می‌باشد. نکته جالب اینجاست که بانک‌محور بودن ژاپن در شرایطی است که نرخ بهره این کشور منفی است و حداکثر صفر می‌باشد!
آمریکایی‌ها در حوزه علوم انسانی بسیار پیشرفته می‌باشند. به همین دلیل ضروری است که از ساختارهای عقلانی آنها استفاده شود تا کشور بتواند از وضع فعلی نجات یابد. رشد و توسعه ایران می‌تواند در شرایط مختلف در دستور کار قرار گیرد اما موضوع تلخ امروز، سخن گفتن و تنها سخن گفتن می‌باشد.
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید