بازی با روزگار!

0
با توجه به شرایط امروز ایران می‌توان به بهبود اوضاع امیدوار شد. شاید بتوان در کنار خرید زمان، توسعه را در دستور کار قرار داد. گاهی اوقات می‌توان آرامش و وقار را به نمایش گذاشت. به همین دلیل بازی با روزگار گزینه مناسبی می‌باشد!
مذاکرات ایران و غربی‌ها دارای پیامدهای دوطرفه می‌باشد. ایران می‌تواند با احترام گذاشتن به آمریکایی‌ها، پیامدهای مثبتی برایشان به ارمغان آورد. از طرف دیگر ایران هم می‌تواند از فشار ایجاد شده رها شود. همچنین اقتصاد ایران دارای ابعاد کاملا مشخصی می‌باشد اما اقتصاد غربی‌ها هم می‌تواند به وسیله توافق با ایران بهتر شدن را تجربه نماید چرا که اولا این توافق می‌تواند قیمت نفت را کاهش دهد. ثانیا بازار ایران دارای پتانسیل‌های متمایزی می‌باشد که بدون شک می‌تواند تقاضای قابل قبولی برای کالاهای مختلف ارائه نماید. بدیهی است که نمی‌توان مطالبات غربی‌ها را مد نظر قرار داد اما مذاکره بر روی واقعیت‌ها می‌تواند راهگشا باشد.
با توجه به شرایط فعلی کشور می‌توان به بررسی برخی موضوعات پرداخت که به شرح زیر می‌باشند:
  • در صورت توافق با غربی‌ها نباید شرایط کشور به دوره قبل از تحریم‌ها برگردد. به ویژه ارزش پول ملی که بهتر است در محدوده 12 هزار تومان به ازا هر دلار آمریکا نگه داشته شود اما بحث ارزان شدن کالاهای مورد نیاز مردم چه با توافق، چه بدون توافق باید در دستور کار قرار گیرد به گونه‌ای که قیمت کالاهای مورد نیاز مردم به سطحی پایینتر از دلار 3500 تومانی برسد. در حال حاضر اقتصاد ایران می‌تواند پس از چند دهه، پیشرفت و توسعه را در خود مشاهده نماید اما بسیاری از ساختارها باید تغییر نمایند و دلیل خرید زمان در مذاکرات همین موضوع می‌باشد و در عین حال حرکت به سمت فشار همه‌جانبه عایدی خاصی به ارمغان نخواهد آورد.
  • بهتر است جنگ یمن به سمت پایان یافتن هدایت گردد و در عین حال غرور سعودی‌ها تامین گردد.
  • می‌توان در کشورهای هدف، از مزایای سفر به ایران سخن گفت. در حقیقت می‌توان بودجه خاصی به منظور نمایش نوع‌دوستی و مهمان‌نوازی ایرانی‌ها تخصیص داد.
  • ایران می‌تواند به آمریکایی‌ها تضمین دهد که در حد توان، تغییر رفتار را در خود ایجاد نماید. طی سال‌های آتی، به احتمال زیاد آمریکایی‌ها کماکان قدرت اول دنیا خواهند بود. به همین دلیل می‌توان مقداری آب سرد بر روی آتش ریخت. همچنین بهتر است تکیه بر چینی‌ها به همه چیز ختم نگردد چرا که ممکن است به سادگی با آمریکایی‌ها به توافق برسند.
  • صدا و سیما ایران باید از روند چندین ساله خود فاصله بگیرد و این موضوع نمی‌تواند توسط افراد عادی صورت گیرد. این نهاد برخلاف ظاهر قابل دفاعش بسیار بچه‌گانه اداره می‌گردد که در طول چند دهه اخیر نتوانسته است حرکت خاصی به منظور بهبود اوضاع انجام دهد.
  • شاید یکی از مهم‌ترین نیازهای امروز کشور، ایجاد مناطقی با ضوابط و آزادی‌های غربی‌ها باشد. در این مناطق باید دقیقا همانند مناطق توریستی غربی‌ها، هر موضوع قابل مطالبه‌ای تامین گردد.
  • بهتر است میزان شفافیت در کشور بیشتر و بیشتر گردد و در عین حال از پیامدهای آن هراس نداشت.
منتشر شده در روزنامه جهان صنعت
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید