اشتباهات سرنوشت‌ساز

0
پس از نابودی سرمایه اجتماعی و گسترش فردگرایی در جامعه نمی‌توان به تعهد افراد امید داشت. در حقیقت رویاپردازی بهتر است تنها با سخن گفتن صورت نگیرد چرا که پس از گذشت سال‌های متمادی، شمارش ستاره‌ها امکانپذیر می‌باشد. بیان موضوعاتی که هیچ دستاوردی ندارند بهتر است از دستور کار خارج شوند تا کوچک شماردن و تمسخر سایرین بیش از پیش نمایان نگردد.
سیاست خوداتکایی و تقابل با دشمنان  در شوروی سابق نتیجه گرفت اما در اختیار بودن امکانات مختلف یک فاکتور کلیدی می‌باشد. خوداتکایی و تعریف داستان‌های حماسی در کشوری که مردم آن به منظور رفع نیازهای مختلف خود با مشکل مواجه می‌باشند همانند تدریس فلسفه برای کودکان خردسال می‌باشد.
ایران امروز شاید دوست داشته باشد که همه چیزش را به صورت بومی خلق نماید و در عین حال تلالو یک تمدن قابل تحسین را در خود مشاهده نماید اما به دست آوردن هر چیزی امکاناتی می‌خواهد. به عنوان مثال در کشوری که چاپلوسی و تملق افراد با واکنش خاصی همراه نمی‌شود، افراد پست و فرومایه به سادگی سطوح بالاتر را تجربه می‌نمایند در حالی که هر دستاوردی نتیجه اعمال خودمان می‌باشد. در کشوری که اسطوره‌هایش دستاورد خاصی برای دیگران ندارند، استعدادیابی افراد در دستور کار قرار می‌گیرد تا اسطوره‌های بدون ثمر بیش از پیش خلق شوند! در چنین فضایی تقریبا تمام جامعه خود را عادی فرض می‌نماید و اسطوره‌های پوشالی در پوست خود نمی‌گنجند! در حقیقت می‌توان کار جهادی و انقلابی را مورد تاکید قرار داد چرا که آحاد مختلف جامعه سرشار از انرژی و امید می‌باشند! قصه گفتن مشکلی را حل نمی‌نماید. به همین دلیل بهتر است ارزیابی برخی رویکردها مورد توجه قرار گیرند.

خودداری از تکرار رویکردهای اشتباه

در دورانی که نرخ ارز نباید بیش از حد کاهش یابد، موج‌سواری بر افکار و جمع‌آوری دلارهای مردم در دستور کار قرار گرفته است. بدون شک بحث نقره داغ نمودن خریداران دلار یک رویکرد کاملا قابل دفاع می‌باشد اما شرایط فعلی کشور بهتر است به سمت صادرات بیشتر و بیشتر هدایت شود. بدیهی است که فراهم نمودن کالاهای مورد نیاز مردم مهم‌ترین نیاز فعلی جامعه می‌باشد اما این بحث با کمی تلاش محقق می‌شود. بحث تامین کالاهای مورد نیاز مردم، پاشنه آشیل رویکرد کاهش ارزش پول ملی در دوره اخیر بود که بیان دلایل عدم کنترل این بخش به هیچ وجه قابل قبول نمی‌باشد.
بحث رویکرد کاهش ارزش پول ملی در دوره اخیر هر چه بوده است اجرا شده است. پس از تحمل دوره اخیر باید به اصلاح ساختار اقتصادی کشور پرداخت. کاهش قیمت‌ها برای مصرف‌کنندگان نهایی می‌تواند به روش‌های مختلفی انجام پذیرد و در عین حال صادرات واحدهای تولیدی نیز در دستور کار قرار گیرد.

سکوت و تحمل شرایط ناخوشایند

با توجه به شرایط فعلی کشور بهتر است پرواز بر روی ابرها از دستور کار خارج گردد چرا که به قول حافظ، هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد. امتیاز دادن می‌تواند ناخوشایند باشد اما گاهی اوقات چاره‌ای نیست. از نظر بنده، بحث نفت تمام شده است و نباید بر روی درآمدهای نفتی حساب کرد چرا که دوران نفت با دوران برق عوض خواهد شد و پیشرفت تکنولوژی همه چیز را تغییر خواهد داد. دوران آتی بسیار پیچیده خواهد بود که بدون شک نیروی عقل بهترین سلاح می‌باشد. اقتصاد ایران باید به وسیله افزایش تولید و صادرات توسعه پیدا کند و این موضوع بهتر است با افزایش فشار خارجی همراه نگردد.

خردورزی در بازارهای مالی

متاسفانه در اقتصاد ایران کماکان اشتباهات گذشته تکرار می‌شوند. افزایش حبابی شاخص بورس تهران به افزایش نقدینگی سرگردان ختم خواهد شد. بورس تهران باید براساس اعتبارسنجی و انواع و اقسام تحلیل‌های مالی و اقتصادی مدیریت گردد نه یکسری چارت‌ها و نمودارهای پوچ و توخالی که در بورس‌های معتبر جهان به هیچ وجه تا این حد گسترده مورد توجه قرار نمی‌گیرند. از اولین روز کاری دولت آقای روحانی، شاید بزرگترین ضعف تیم اقتصادی ایشان، نوع مدیریت نوسانات بورس تهران بود چرا که مشخص است درک و فهم خاصی نسبت به گسترش و توسعه بازارهای مالی ندارند. نمی‌دانند هر چیزی دلیلی دارد و با ادامه روند فعلی، شرکت‌ها به جای ارتقا سطح کمی و کیفی عملکرد خود به دنبال عقد قرارداد با اسطوره‌های سیگنال خواهند رفت چرا که تک تک سیگنال‌های تکنیکال در کمال حیرت محقق می‌شوند! نمی‌دانند که وضع فعلی باعث هجوم مردم برای یادگیری چارت‌ها و نمودارهایی است که به صورت دستوری در حال مدیریت شدن می‌باشند و در عین حال هر یک از افراد میلیون‌ها تومان هزینه می‌کنند تا خاص‌ترین مطالب روزگار امروز را بیاموزند! نمی‌دانند که در بازاری همچون فارکس که بیش از 5 تریلیون دلار در شبانه‌روز گردش مالی آن می‌باشد و در عین حال بزرگترین بانک‌ها و موسسات جهان در آن حضور دارند، تحلیل‌های تکنیکال حداکثر 20 الی 40 درصد قابل اتکا می‌باشند که این موضوع هم به دلیل تکرار روندهای قابل پیش‌بینی می‌باشد!
انسان می‌ماند که کدام یک از سیاست‌ها و رویکردهای جمهوری اسلامی را شماره نماید. به هر طرف دقت می‌شود، هنرنمایی کوچک یا بزرگ افراد را مشاهده می‌نماید. بنده بارها گفته‌ام که بسیاری از داستان‌های اقتصاد ایران را می‌توان با کپی نمودن رویکردهای کشورهای پیشرفته حل نمود اما متاسفانه کپی هم مرد عمل می‌خواهد. در حال حاضر می‌توان همانند گذشته رفتار نمود و پس از مدتی دستاوردها را شماره نمود چرا که بهتر است تاریخ تکرار شود!
نوسانات زیاد و فرسایشی بازارهای مختلف ایران برای سفته‌بازان بسیار جذاب می‌باشد چرا که به عنوان مثال با خرید قرارداد آتی سکه طلا در بورس کالای ایران، نه تنها از چند برابر شدن قیمت سکه سود بردند بلکه به وسیله اهرم‌های موجود در بازار آتی، سرمایه خود را ظرف مدت کوتاهی به ده‌ها برابر افزایش دادند. حالا راه حل داستان چه بود؟ بازار آتی سکه طلا بسته شود!
بستن بخش اعظم بازار معاملات آتی کشور جلوه خوشایندی ندارد در حالی که کاهش حجم معاملات یک بازار می‌تواند یک سیاست کنترلی محسوب گردد که به وسیله کاهش سقف تملک تعداد قراردادهای خریداری شده توسط هر شخص امکانپذیر بود.

نادیده گرفتن احکام دین اسلام!

در مکاتب مختلف، روش‌هایی به منظور نابودی برخی بلاها پیش‌بینی شده است. به عنوان مثال بحث اختلاف طبقاتی نمی‌تواند با انتشار یک عدد توخالی حل گردد. می‌توان با توجه به شرایط فعلی کشور، موضوع مهاجرت معکوس به روستاها را در دستور کار قرار داد و در عین حال خوداتکایی افراد را مورد تاکید قرار داد. با مهاجرت معکوس مردم، می‌توان با اجرای چند سیاست ساده و کاملا واضح به کاهش قیمت‌ها در بخش مسکن پرداخت.
در حال حاضر بهتر است بحث مهاجرت معکوس به روستاها به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد. با مهاجرت معکوس می‌توان بخش قابل توجهی از مشکلات کشور را حل نمود. شهرنشینی نباید یک رویکرد عقلانی تلقی گردد و در عین حال لذت بردن از زندگی با مشکلات فراوان شهرها مورد پذیرش عموم قرار گیرد. همچنین بحث اختلاف طبقاتی ایران بسیار بیش از چیزی است که اعلام می‌شود. به همین دلیل بهتر است به وسیله رویکردهای مختلفی همچون مهاجرت معکوس، از گدا و مهاراجه شدن جامعه جلوگیری به عمل آورد. بهتر است تولید آمارهای مختلف همانند کشورهای جهان سوم صورت نگیرد و در عین حال شفافیت و کارآمدی همانند کشورهای پیشرفته مورد تاکید قرار گیرند. از نظر بنده، ضریب جینی امروز ایران در حدود 0.6 می‌باشد که چاره‌اندیشی پیرامون آن ضروری است.
منتشر شده در روزنامه جهان صنعت
اشتراک گذاری

درباره نویسنده

امیر بهلولی

امیر بهلولی که نام کامل ایشان «امیر بهلولی دیزگاه» می‌باشد؛ یک شهروند ایرانی است که مهم‌ترین هدفش ایجاد اعتبار می‌باشد تا به وسیله آن دغدغه‌های مختلف خودش، کشورش و احیانا سایر کشورها را حل نماید. امیر بهلولی مولف 3 کتاب «طلا»، «تورم یا حباب تورمی؟» و «گفته‌ها و ناگفته‌های بورس ایران ...» می‌باشد که هر کدام رویه متفاوتی را طی نموده‌اند. کتاب نوشتن به زبان فارسی به هیچ وجه خوشایند نیست و بدیهی است که امیر بهلولی نیز این موضوع را درک کرده است. در حال حاضر شرایط کشور به شکلی است که نویسندگان کتب مختلف شاید تنها برای سرگرمی و احیانا کسب اعتبار به نوشتن می‌پردازند. نکته جالب اینجاست که روند چاپ کتاب در ایران در حال حرکت به سمتی است که ناشران نه تنها پولی بابت چاپ کتاب به نویسندگان پرداخت نکنند بلکه هزینه‌های چاپ کتاب را نیز از آن‌ها دریافت کنند! بها و ارزشی که مردم به کتاب می‌دهند نیز بسیار عجیب شده است به گونه‌ای که کتاب نوشتن را با موتورهای جستجو مرتبط می‌دانند و در نهایت کلید چاپ کتاب‌های گوناگون را فضای مجازی می‌دانند! با توجه به مطالب گفته شده، امیر بهلولی اولویت اصلی خود در موضوع چاپ کتاب را بر پایه تالیف کتاب به زبان انگلیسی و چاپ آن در خارج از ایران قرار داده است. نویسنده مذکور اعتقاد دارد که به اندازه کافی درباره اقتصاد ایران سخن گفته است و این موضوع در نوشته‌های وی واضح و مبرهن می‌باشد. بنابراین ایشان قصد دارند که از تکرار مطالب مختلف در حوزه اقتصاد ایران پرهیز نمایند و تنها در صورت ضرورت مطلبی را ذکر نمایند.

یک پاسخ قرار دهید